86/10/20
12:0 ص
هیچگاه اجازه ندهید رزین (صمغ، کلیفن /Resin/) یا غبار روی بدنه ی ویولن انباشته شود. دائما ویولن را تمیز کنید و این کار را به نرمی انجام دهید. هرگز بخشی از سطح جلا داده شده را با انگشت لمس نکنید، بدنه فقط باید از طریق «زیر-چانه» لمس و نگه داشته شود.
می توانید از نرم ترین پارچه ی کهنه ی ابریشمی، کلینکس(Keleenex) یا کتنان استفاده کنید. مخصوصا کتان برای پاک کردن زیر گریف، سیم گیر،زیر-چانه و خرک بسیار مفید است. فضا های باریک شکافهای f و خرک را با یک تکه کاغذ نازک تمیز کنید. برای جلا دادن ویولن خود، از روغن جلای هیل (Hill) یا سایر روغن های مشهور به ندرت وبسیار با امساک استفاده کنید، و دقت کنید هیچ گونه روغن یا گریس در چوب نفوذ نکند. گریف وسیم ها را هر روز با بنزین تصفیه شده و بدنبال آن با الکل یا ادوکلن بسایید و پاکیزه نگه دارید.سیم ها هنگامی که رزین از آنها روفته وپاک شده باشد بهتر صدا می دهند و آزاد تر ارتعاش می کنند.
هر چند وقت یکبار، مشتی برنج خشک نپخته در شکافهای f بریزید. آن را دور بخش داخلی ویولن تکان دهید و سپس ساز را برگردانید: دانه های برنج فرو می ریزد و گاهی یک گوی از غبار با آنها فرو می افتد.
جعبه ی گوشی باید هنگام تعویض سیم پاک شود، و دقت شود که گوشی ها محکم ثابت شده اند. محیط دور سوراخ های گوشی را می توان چسب هیل(Hill Stick) مالید که حرکت را در آن روان و بدون لغزش گرداند.
از سیم های خوب استفاده کنید. من شخصا زه لا، ر و سل بمل با سیم پیچ متال و می بمل فولادی با سیم پیچ آلومینیوم را ترجیح می دهم. اما قابلیت عملی سیم های تمام متال را در فیدل ها یا ویولاهای بسیار محکم مدرن می ستایم. روی ساز های قدیمی، کشش بیش از حد این نوع سیم ها بر ساز فشار آورده و صدا را فرو می نشاند.
چوب آرشه باید کاملا مستقیم باشد. به محض آنکه موها شروع به پاره شدن کنند، باید موی آرشه را تعویض کرد. چون اولین موهایی که از دست می روند همیشه در لبه ی خارجی آرشه هستند، موهای باقیمانده اغلب چوب آرشه را می پیچانند و کج می کنند.
چوب آرشه را با الکل پاک کنید، و دقت کنید که رطوبت به موی آرشه نرسد.
تعویض موی آرشه عملی بسیار دقیق و ظریف است و چنین کاری را باید فقط به متخصصان واجد صلاحیت سپرد.
منبع : 6 درس ویولن/یهودی منوهین/ساسان گلفر/آرویج
86/10/20
12:0 ص
مقام سه گاه
سه گاه چنان که از اسمش بر می آید از نغمات قدیم ایران بوده. زیرا کلمات یگاه، دوگاه، سه گاه، چهارگاه و پنج گاه در کتاب های قدیم موسیقی ما ذکر شده است. آواز سه گاه میان اهالی آذربایجان و قفقاز خیلی متداول است و ترک ها در خواندن این آواز بیشتر مهارت به خرج می دهند. مقام سه گاه، گامی مستقل دارد که نه به گام ماژور و مینور شبیه است و نه با شور و همایون ارتباط دارد.پرده بندی آن عبارت است از :
پرده |
سه ربع پرده |
سه ربع پرده |
پرده |
سه ربع پرده |
سه ربع پرده |
پرده | |||||||
VIII |
VII |
VI |
V |
IV |
III |
II |
I | ||||||
اگر توجه کنید، متوجه می شوید که سه گاه، دارای دو دانگ شبیه به هم می باشد. در مایه های مختلف گام سه گاه، همیشه در آخر دو علامت ربع پرده ای ثابت پشت سر هم می آید، به عبارتی دیگر، همیشه آخرین علامت یا دو عدد کرن است یا دو عدد سری. اگر دو کرن پشت سر هم بیاید، کرن ماقبل آخر، نت شاهد و اگر دو سری پشت سر هم بیاید، آخرین سری، نت شاهد خواهد بود. تنها یک استثناء وجود دارد و آن گام «سه گاه ر» است که دارای یک علامت «فا سری» و «سی کرن» است کهدر آن ربع پرده ماقبل آخر که «سریِ» است، نت شاهد گام محسوب خواهد شد.
مایه شناسی سه گاه : برای مایه شناسی مقام سه گاه، کافی است از نت شاهد، یک سوم نیم بزرگ که برابر با هفت ربع پرده می باشد.پایین بیاییم تا به اسم گام برسیم.
گوشه های مهم مقام سه گاه
86/10/15
12:0 ص
موسیقی در دوره اسلامی
هارون الرشید خلیفه ی عباسی از یک طرف در زهد و تقوا افراط می کرد و از طرف دیگر در عیش و نوش و خوش گذرانی و باده نوشی هم زیاده روی می نمود و هر دو جنبه را دارا بود پسرانش امین و مأمون نسبت به موسیقیدانها و نوازندگان و خوانندگان زیاد محبت می کردند و مأمون غناء را بسیار دوست میداشت و همانطور که بزرگترین مروج علم و ادب بود جانب موسیقیدانها را نیز نگاه می داشت و در دوره ی او اهل این هنر قرب و منزلتی بسزا یافتند.
از حکایاتی که راجع به خوانندگان و نوازندگان در کتاب اغنب ذکر شده معلوم می شود که در دوره ی عباسی به خصوص در زمان هارون و مأمون که درخشان ترین زمان خلافت عباسیان است فن موسیقی خیلی ترقی کرده و عده ی موسیقیدانها زیاد و اغلب ایرانی بودند. از جمله معاریف موسیقی شناسان این دوره دو نفر موسیقیدان مشهورند مرسوم به ابراهیم و پسرش اسحق که حکایات نوازندگی خوانندگی آنها به تفصیل در کتاب اغانی مسطور است و اینک به طور خلاصه از آن نام می بریم.
ابراهیم موصلی«ابراهیم پسر هامان پسر بهمن پسر نسک(از دهقانان ارجان فارس) بوده.»(125-188) اصل او از یک خانواده ی نجیب و اصیل ایرانی بوده و در کوفه متولد شده است. مسافرتی هم به ری و بغداد کرده و از استادان فن موسیقی نواختن عود و خواندن آواز را فراگرفته.مهدی خلیفه عباسی علاقه ی شدید به او داشته ابراهیم در نظر هارون نیز محترم بودهچنانکه موسیقیدان و ندیم وی شده ابراهیم در اثر هدایاءی که از هارون و سایر بزرگان گرفت ثروتی هنگفت یافت و عده ی زیادی شاگرد داشت که به آنها موسیقی تعلیم می داد. از جمله چند نفر از دختران جوان را برای فن خوانندگی تربیت می کرد. قبل از او زنهاءی که از فن آواز اطلاع داشتند از کنیزان سیاه روی بودند و او برای اول دفعه چند دختر سفید روی زیبا صورت را در فن آواز تربیت کرد و وجاهت منظر نیز بیشتر سبب اهمیت این نوع خوانندگان شد. ابراهیم قوه ی سامعه ی دقیقی داشت و بین سی نفر دختر که عود می نواختند اگر یکی از سیم ها ناکوک بوده فورا تشخیص می داده است. گویند ابراهیم نهصد نغمه ی موسیقی ساخته بود. پسرش اسحاق بین این الحان سیصد نغمه را شاهکار پدر خود دانسته و سیصد نغمه را متوسط و سیصد نغمه ی دیگر را مبتذل و نغمات عادی تشخیص داده. ابراهیم مسافرتی به ری کرده و در آنجا موسیقی قدیم ایران را از جونویه نام زرتشتی فرا گرفته.
86/10/10
12:0 ص
مقام همایون
مقام همایون، از گام مینور هارمونیک، مشتق شده و از طرفی نیز منطبق بر گام شور است.تنها تفاوت مقام همایون و شور در درجه سوم است و این درجه در همایون نیم پرده بالاتر (زیر تر) از شور است. یعنی اگر درجه سوم گام شور را نیم پرده بالا ببریم، می توانیم مقام همایون را تشکیل بدهیم. پرده بندی مقام همایون به ترتیب زیر است :
پرده |
پرده |
نیم پرده |
پرده |
نیم پرده |
پنج ربع پرده |
سه ربع پرده | |||||||
VIII |
VII |
VI |
V |
IV |
III |
II |
I | ||||||
مایه شناسی همایون : مایه شناسی همایون دقیقا شبیه به مایه شناسی مقام شور است. یعنی اگر از آخرین علامت ترکیبی گام همایون یک دوم نیم بزرگ که برابر با سه ربع پرده است، پایین بیائیم به اسم گام خواهیم رسید.
گوشه های مهم مقام همایون
چکاوک-نی داوود-بیداد-نوروز-لیلی و مجنون-شوشتری-بختیاری-زنگ شتر-نوروز خارا-نوروز عرب-راز و نیاز-نوروز صبا-مثنوی-نغمه-راوند-موالیان-جامه دران-غزال
86/10/1
12:0 ص
نمی شه غصّه ما رو ? یه لحظه تنها بذاره
نمی شه این غافله ? ما رو تو خواب جا بذاره
ما رو تو خواب جا بذارهش
دلم از اون دلای ? قدیمیه از اون دلاست
که می خواد عاشق که شد ، پا روی دنیا بذاره
پا روی دنیا بذاره
با کلیک بر این لینک آهنگ آرزوها را بشنوید
اطلاعات بیشتر راجع به آهنگ آرزوها
اول دی ماه 1308 به دنیا اومدن
یعنی78 سال پیش
تبریک میگم.امید وارم همیشه شاد باشن و سرزنده
می خواستم اولین زندگینامه ای که می نویسم از یه خانوم موسیقیدان باشه.اما به علت … نشد. ایرادی نداره صحبت ها ی یکشنبه شب آقای محمودی در رادیو پیام و علاقه ی خودم به استاد باعث شد این متن رو بنویسم.هنرمندی با یک زندگی ساده که از راه تدریس موسیقی تامین می شه.هنرمندی که هرچیزی نخوند هر جایی نرفت//با این که امکانات...براش وجود داشت// با صدایی پخته، دلنشین.کسی که حرمت و شخصیت قائل شده برای صداش و اعتقاد داره که هنرمند نباید دست به هر کاری بزنه.
یک
هنرمند
ایرانی
یک بیوگرافی از ایشان :
استاد محمد نوری با پنج دهه صدای ماندگار ، یادگار هنر و موسیقی کشور است . وی در سال 1329 دیپلم تئاتر را دریافت کرد و یک سال بعد هم دیپلم دبیرستان دارایی را کسب کرد. پس از آن در سال 1335 گواهینامه در اماتیک ، بازیگری و مبانی تئاتر را از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران اخذ کرد. در سال 1343 موفق به دریافت گواهینامه زبانهای خارجی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران گردید و در سال 1350 فارغ التحصیل رشته ادبیات انگلیسی از همان دانشکده شد. محمد نوری در زمینه آواز و موسیقی از محضر اساتید بزرگ ایران کسب فیض کرده است .
وی آواز را نزد فاخره صبا و ئولین باغچه بان فرا گرفت و سپس به یادگیری تئوری موسیقی و سلفژ نزد مصطفی کمال پور تراب ، فریدون فرزانه ، و سیروس شهردار پرداخت .اساتید آهنگسازی وی عبارتند از: حسین اصلانی ، شادروان ناصر حسینی ، شادروان فریدون فرزانه ، محمد سریر ، شهرام گلپریان و … که در میان از داوود گنجه ای ، دکتر حسن ریاحی و محمد سریر با تکریم و احترام ویژه ای یاد می کند.
استاد نوری که فبل از انقلا ب یکی از محبوب ترین خوانندگان موسیقی فولکلور و ملی به شمار می رفت ، پس از انقلاب نیز نزدیک به 10 آلبوم به انتشار رسانده است . وی در مهر ماه سال 1378 موفق به دریافت جایزه خورشید طلایی برای پنجاه سال صدای ماندگار، متفاوت شد. بی دلیل نیست که وی برای چند نسل متوالی خاطرات بی بد یلی را رقم زده و محبوب دل پیر و جوان است.
با آن که نزدیک به هفت دهه و نیم از عمر پربهای استاد نوری می گذرد وی کنسرت هایی در سال 81 ، 80 ، 82 برگزار کرد که با اسقبال پر شور مردم روبه رو شد و در این سن محمد نوری سالن را می لرزاند !
آثار :
از محبوبترین آثار محمد نوری می توان به جان مریم ، شالیزار ، کوچ ، واسونک ، مارال ، جمعه بازار ، سفرهای دور و … اشاره کرد . ضمن این که استاد شاگردان زیادی نیزدر مکتب آواز خویش پرورش داده که امروز همگی د روادی موسیقی فعالیت دارند.
منبع زندگی نامه: شبکه جهانی جام جم
86/9/28
3:30 ع
86/9/25
12:0 ص
معرفی کتاب از انتشارات پارت
شعبه مرکزی انتشارات پارت : تهران، انقلاب، اول فخر رازی، ربروی در دانشگاه تهران / تلفن : 66405627
آدرس سایت : www.entesharatpart.com
نام اثر مولفنظری به موسیقی ایرانی
دستور ویولن هنرستان 1و2وو3و4 روح الله خالقی
اصطلاحات رایج جهانی موسیقی فریدون ناصری
هارمونی تحلیلی پرویز منصوری
فرهنگ موسیقی ایرانی ارفع اطرایی
تئوری موسیقی و اصول هارمونی حمید زاهدی
فوک و انوانسیون هوشنگ کامکار
فرم در موسیقی حسن زند باف
تئوری مقدماتی موسیقی مفخم پایان
زمینه شناخت موسیقی ایرانی جنیدی
موسیقی کبیر(ابونصر فارابی) ترجمه : اسلامدوست
موسیقی کلاسیک ایرانی(الازوئیس) ترجمه : پور محمد
موسیقی سنتی ایران (هرمز فرهت) ترجمه : پور محمد
موسیقی ملی ایران و ترانه های ملی ایران عطاء الله خرم
دستگاه سه گاه برای ویولن معروفی
دستگاه در موسیقی ایرانی پروفسر هرمز فرهت
قطعات ضربی موسیقی لرستان درویش رضا منظمی
موسیقی و هنر شنیدن کتایون صارمی
جواب آواز ردیف دوامی تجزیه و تحلیل موسیقی ایرانی
86/9/15
12:0 ص
موسیقی در دوره اسلامی
در دوره ی جاهلیت زندگانی عرب بسیار ساده و بی تکلف بود ولی پس از ظهور اسلام و فتح ایران و سایر کشور ها و تشکیل دولت بزرگ اسلامی و آشنایی عرب ها به زندگانی پر تجمل پادشاهان قدیم ایران و روم بخصوص در دوره ی عباسی ها که خلافت ایرانی در لباس عربی جلوه کرد، خلفای عباسی به کلی خلافت را تبدیل به سلطنت کردند و برای خود درابنان و خادمان مخصوص انتخاب نمودند و در حرم خلیفه کنیزان زیبا روی از ملل مختلف گرد آمدند و خلفا اوقات فراغت را به عیش و نوش پرداختند و ثروت هنگفتی از اطاف ممالک اسلامی به مرکز خلافت آمد و این طرز زندگی خلفا طبعا اوضاع اجتماعی و ادبی و علمی را تغییر داد و در ترقی و پیشرفت صنعت موسیقی کمک موثری شد.از طرف دیگر وزرای خلفای عباسی که اغلب از خاندان ایرانی بودند از قبیل برامکه و برامکه و بنی سهل به احیای آداب و آدات ایرانی علاقه شدید داشتند و قدرت مادی و معنوی و ثروت و تجمل زندگانی آنها نیز برای پرورش اهل هنر مشوق دیگری بود. خلاصه دیری نگذشت که بغداد که جایگاه خلیفه ی عباسی بود مرکز علمی و ادبی و محل اجتماعی ثروتمندان و اهل عیش و نوش گردیدو طبعا غزل سرایی و غناء و آواز خوش رونقی به سزا یافت و مطربان و خوانندگان و نوازندگان در اطراف خلیفه و وزراء و خانه های اعیان جمع شدند و به طوری که از کتاب اغانی بر می آید اوضاع خانه های بغداد و کنار جسر ورود دجله هنگام شب به صورتی حیرت انگیز در آمد و هر طرف صدای ساز و آ؛واز بلند شد و شعر و تغزل و رقص و سرایندگی و نوازندگی شیوع و انتشار غریبی یافت.
شک نیست که خلفای عباسی نخست به خوش گذرانی اشتیاقی نداشتند زیرا تازه روی کار آمده بودند و دشمنان زیاد داشتند و به واسطه ی جنگ ها ی پی در پی فرصت عیش و نوش نمی کردند.چنانچه عبدالله سفاح اول خلیفه ی عباسی و برادرش منصور (خلیفه دوم) با باده نوشی و عیش و نوش مخالف بودند و گویند سفاح حتی اوقات فراقت را در حرم به سر نمی برد. منصور روزی غوغائی شنید، پرسید چه خبر است. گفتند یکی از بندگان در میان کنیزان مشغول تنبور زدن است. منصور بر سر آن جمع رفت و همه از ترس او پراکنده شدند. آ‹گه منصور تنبور را از دست خادم گرفت و چنان بر سر او کوفت که شکست و خادم را به واسطه ارتکاب به این عمل فروخت تا دیگر روی او را نبیند.
مهدی خلیفه سوم عباسی هنر های زیبا از جمله موسیقی را دوست می داشت ولی نغمه ی نوازندگان و خوانندگان را از پشت پرده گوش می داد و پسرش ابراهیم عاشق این هنر بود و فن خوانندگی و طرب را در خانه فرا گرفت و آوازی خوش داشت و خود از سرایندگان معروف این دوره به شمار آمد. اهل صنعت هم چون خلیفه را بی رغبت ندیدند در تغزل و وصف می و معشوق و تحریص مردم به خوش گذرانی کوشش کردند.
در این موقع اشعار بشاربن برد (شاعر غزل سرای ایرانی) انتشار زیاد یافت و او بدون پروا مردم را به عیش و نوش و باده گساری دعوت می کرد تا آنجا که مردم از عفت کسان خود به هراس افتادند مهدی امر کرد که بشار حق غزل سرایی ندارد ولی او در خفا اشعاری می سرود و شیوه ی خود را ترک نکرد. عاقبت طرفداری بشار از افکار و عقاید ایرانی و علاقه ی او به طریقه ی شعوبیه و افراط او در فن تغزل و سوء استفاده از ذوق لطیف شعری خود بد گوءی از عرب ها که شیوه ی او و سایر طرفداران شعوبیه بود به ضرر او تمام شد و در سال 168 هجری به دست خلیفه ی عباسی کشته شد.
86/9/10
12:0 ص
1. - دستگاه های موسیقی ایرانی
2. همان طور که در مبحث قبلی اشاره شد موسیقی امروزه ایران دارای هفت دستگاه می باشد که عبارتند از:
3. شور ماهور همایون سه گاه چهارگاه نوا راست پنجگاه
4. این طبقه بندی از حدود صد سال پیش پیش معمول گردیده و ردیف های موسیقی دانان صاحب سبک بر روی همین اصول بنا شده است. بد نیست بدانید که کلنل علینقی وزیری آوازها و دستگاه ها را به گونه ای دیگر تقسیم کرده است و در آن موسیقی ایرانی را متشکل از 5 دستگاه می داند که به تقسیم بندی وزیری مشهور است. وی راست پنجگاه را به دلیل آن که از نظر فواصل، با مقام ماهور مطابقت دارد، جزء دستگاه ماهور و نوا را نیز بنا بر همین دلیل در دستگاه شور آورده است. تقسیم بندی وی شامل دستگاه های زیر است:
5. ماهور (راست پنجگاه از متعلقات آن است)
6. همایون
7. سه گاه
8. چهار گاه
9. شور (نوا از شعب آن است)
مقام شور
میان دستگاه های هفت گانه ی فوق شور از همه بزرگتر است. مقام شور معمول ترین دستگاه موسیقی ما بوده است و دارای گام مخصوصی است که شباهتی به گام های ماژور و مینور ندارد. پرده بندی مقام شور عبارت است از:
پرده |
پرده |
نیم پرده |
پرده |
پرده |
سه ربع پرده |
سه ربع پرده | |||||||
VIII |
VII |
VI |
V |
IV |
III |
II |
I | ||||||
همان طور که ملاحظه می کنید گام شور دارای دانگ های مساوی نیست و فاصله های میان دو دانگ آن معادل یک پرده می باشد. گام شور پایین رونده، زیرا در حال صعود، محسوس ندارد در صورتی که در موقع پایین آمدن، درجه ی دوم گام (مثل سی کرن در مثال بالا) با درجه اول (لا) فاصله دوم نیم بزرگ (3 ربع پرده) دارد که به نیم پرده بیشتر از پرده شباهت دارد. از این رو درجه ی دوم در این حرکات، نقش محسوس را بازی می کند.
مایه شناسی شور
برای پیدا کردن نام دستگاه (تونیک) شور، کافی است از آخرین علامت ترکیبی که یا «سری» یا «کرن» است، سه ربع پرده (دوم نیم بزرگ) به طرف پایین برویم تا نام دستگاه مشخص گردد.
مثال: در شکل مقابل همان گونه که مشاهده می کنید آخرین علامت ترکیبی ما «سی کرن» می باشد. اگر از آن یک دوم نیم بزرگ (سه ربع پرده) پایین برویم به اسم گام می رسیم. از «سی کرن» پایین و به «لا» می رسیم. پس اسم دستگاه، «شور لا» می باشد.
گوشه های مهم دستگاه شور
رهاب- نغمه-کرشمه-سلمک-شهناز-قرچه-رضوی-گریلی-خارا-گلریز-خارا-گلریز-حسینی-درآمد
86/8/25
12:0 ص
فرم های تکنواز
سونات : سونات قطعه ای است برای تک نواز که به تنهایی یا به همراهی سازی شستی دار اجرا می شود. معمول ترین سونات های برای پیانو، ویلن، فلوت، ویلنسل یا اُبُوا و همگی به همراهی پیانو ساخته شده اند.
فرم های هم نواز
کوارتت زهی : این گروه همنواز که دو ویلن، یک ویولا و یک ویلنسل را در بر می گیرد، مهم ترین گروه مجلسی است. کوارتت های هایدن اولین و همواره لطیف ترین قطعه های این فرم هستند.
سونات تریو : فرم رایج و عمومی طی قرن های هفدهم و هجدهم (باروک) ،این فرم باروک، مرکب است از دو ساز با صوتی زیر که اغلب ویلن، فلوت و یا ابوا است و یک ترکیب «کنتینگو» (که یک ساز باس که معمولا ویلنسل است و یک ساز شستی دار که معمولا هارپسیکورد است.)
تریو پیانو : تریو پیانو ترکیبی از ویلن، ویلنسل و پیانو می باشد که در آن همان فرم چهار قسمتی مانند سمفونی و کوارتت زهی، اساس ترکیب قرار می گیرد.
هم سراهای آوازی
آواز گروهی : مهمترین هم سرا های آوازی به دسته آواز جمعی یا گروه کر است که گروهی عظیم و اغلب متشکل از 20 تا 80 سراینده است و در آن بخش های صدا، تعادلی برابر دارند.
هم سرای کوچک : یک گروه کوچک هم سرا شامل بخش های تک سراست. یعنی هر سراینده تنها یک بخش آوازی را اجرا می کند. قطعات اپرا، نمود های بسیاری از هم سرایی این تک سرا های درخشان را در بر می گیرد.
موتت : فرمی بی نهایت مهم در قرن سیز دهم تا هجدهم به شمار می آمد. این اصطلاح به طور عموم به گونه های بسیاری از تصنیف ها اطلاق شده است. موتت ممکن است تصنیفی بدون همراهی و کرال مذهبی باشد ولی در بافت، اغلب پلی فونیک (چند بخشی) است.
مادریگال : سرودی غیر مذهبی برای بخش های مخلوط آوازی و بدون همراهی است که می توان آن را موتت غیر مذهبی دانست. مادریگال فرمی ارزشمند در موسیقی قرون شانزدهم و هفدهم، مورد علاقه ی مجدد در قرن بیستم قرار گرفته است. مشخصه ی شناساننده ی آن سادگی اش است و نیز متن آن تو صیف کننده ی موضوع های روستایی است.
فرم های مرکب
اپرا : می توان گفت، شگفت انگیز ترین فرم در هنر است که تاکنون به وجود آمده است. گفته می شود که اپرا، گرآوری مهیب، هیولا و هوس آلود از فرم های گوناگون همه ی فرم هاست. ارکستر اپرایی چیزی بیش از همراهی ساده سرایندگان متجلی می سازد و علاوه بر آن که با خوانندگان همکاری می کند، مقداری زیاد از عوامل موسیقیایی مخصوص به خودش را اجرا می کند. موسیقی در بیشتر اپرا ها بدون وقفه ادامه دار است و کلام بدون موسیقی اگر وجود داشته باشد، بسیار اندک است.
اوراتوریو : به مثابه فرم اوازی از لحاظ اهمیت در درجه دوم قرار می گیرد. این فرم به طور معمول بر زمینه ی یک متن مذهبی تنظیم می شود در حالی که اپرا معمولا موضوعی غیر مذهبی دارد. اوراتوریو، دارای همسرای کوچک و آواز گروهی مانند اپراست اما فاقد تجملات دراماتیک صحنه، میزانس و لباس است.
کانتات : کانتات مانند اوراتوریو، قطعه ایی مذهبی است اما به خاطر جاذبه ی گسترده ی آن راه به سوی سالن کنسرت باز کرده است. کانتات کوتاه تر از اوراتوریو است و میان آهنگ سازان کانتات های باخ از همه پیروز تر است.
مس : قدیمی ترین فرم مر کب آوازی است که تاکنون به جای مانده. مس موسیقیایی تنظیمی از شعایر مذهبی کلیسای رومن کاتولیک است که در واقع یادبودی از آخرین شام مسیح است. مس اثر باخ از مس های معروف به شمار می رود.
منبع : آموزش خلاقیت موسیقی/حامد امرایی/قلم چی
به حرص ار شربتی خوردم، مگیر از من که بد کردم/بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا!