سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

86/4/25
1:43 ع

 

 دوستان! می توانید برای خرید کتاب شش درس ویولن فروشگاه رهام 

و  برای خرید کتاب شش درس ویولن همراه cdهایش  فروشگاه آلات موسیقی حیدری

را ببینید!

مایلم برای هر کسی که به این امر علاقه مند است، خواه مربی و خواه مبتدی، هنرجوی پیشرفته یا نوازنده، کلامی چند بگویم در مورد سازی که حدود پنجاه سال است آن را از نزدیک می شناسم،سازی که مطمئنا یکی از زیباترین ساخته ای دست بشر و یکی از دمدمی مزاج ترین آنهاست
هیچ ویولنی مثل ویولن دیگر نیست، هر یک مانند یک وجود بشری ویژه و منحصر به فرد است و پاسخ آن به سیم هایی که سیم هایش را لمس می کند، همچون پاسخ گروه های مختلف مردم به یک عقیده، با دیگری متفاوت است. در لگام زدن بر خلق و خوی او و تلون مزاج بی پایانش، در تسلط یافتن بر نواهایش از شیرین ترین نجوا ها تا جانانه ترین غریو هاست که تمام مهارت ویولن نوازی نهفته است. ویولن سازی است که با گذر زمان پیش رفته، هزاران ال پژوهش و اصلاح آن را از اصل کاربردی نوسان دادن یک زه کشیده در مقابل یک جعبه تو خالی، تا شکل فعلی تکامل داده است وجهه ی جهانی ویلن را می توان در سازگاری آن با فر هنگهای مختلف دید. از نوازندگان فیدل فلات هاردانگر در نروژ تا سرزمین کوهستانی اسکاتلند، از یهودی های شهر نشین بخش اوروپایی رو سیه تا فیدلر های ماهر کوهستان های آبی کارولینا، واکنون در مقیاسی وسیع از کشور ژاپن، ویلن جای خود را در هر سبکی بازکرده و می تواند نیازی را برآورده سازد. حال ببینیم که چه نیاز هایی برای تسلط بر سازی به نام ویلن وجود دارند.این ساز هیچ محل ثابت و ساکنی به عنوان تکیه گاه ندارد، و خود نوازنده نیز چنین وضعی دارد، جز در آن نقاطی که پایش زمین را لمس وبر آن تکیه می کند.دقت و سرعت، تنظیم فوری و برق آسای زیرائی، صدادهی و استروک، تغییر از حرکات بسیار کوچک و نامرئی درونی تا آرشه کشی وسیع با نوسانی مانند یک گلف باز، به درجه ای از مهارت نیاز دارد که حد و مرزی برای آن متصور نیست.

آیا من به صورت نابخردانه ای کنترل و مهار ساختن سازی چنین عنان گسیخته وچنین ظریف را همچون رام کردن مادیانی سرکش دشوار نمایانده ام؟ امید وارم چنین نباشد، زیرا هر چند ویلن نواختن حرفه ی بسیار پر زحمتی است، ولی خوب ویلن نواختن به هیچ وجه غیر ممکن نیست ودر واقع در آموزش دادن، فرا گرفتن و تسلط یافتن بر آن رضایتی عمیق و طولانی نهفته است
به اعتقاد من، برای آن که کسی به نحو مطلوب برای نایل شدن به این هدف ?مادهگردد، لازم استکه علاوه بر تمرکز بر نوازندگی، بذر تفکری در ذهن و دلش کاشته شود و عادات معینی در او به وجود آید تا در شرایط تندرستی فیزیکی پرورش یابد.میل دارم چند کلمه ای نیز در بارهی طرز تفکر اخلاقی و معنوی بگویم حتی واژه بدیهی است که رژیم غذایی نیز عاملی بسیار مهم است که با توجه به تفاوت بسیار زیاد متابلیسم و شیمی بدن افراد مختلف باید بر عهده خودشان گذاشته شود؛ اما من یک رژیم غذایی متعادل را توصیه می کنم، که در آن میوه و سبزی خام فراوان مصرف شود، وغذا های سرخ کرده در حد اقل باشد.سن ایده آل برای نوازندگی ویلن، سه با چهار سالگی است، در روسیه ویلن نواختن ازاین سن آغاز می شود و در ژاپن حتی زود تر از آن متونی که در پی می آیند، و با شش فیلم تکمیل می شوند،اگر چه این کتاب در شش درس تنظیم شده است، من توصه نمی کنم که هنر جو یا مربی،صفحه به صفحه مطابق فصل ها عمل کند،البته در نواختن ویلن، توقف در این نکته اشتباه خواهد بود؛ زیرا تکنیک صرفا وسیله ای است که بدون آن هر قدر هم تصور روشنی از موسیقی خود داشته باشید، در انتقال آن به دیگران ناتوان و بی یاور خواهید بود.یک نوازنده ی ویولن هرگز به حد نهایی کمال نمی رسد، اما من پس از پنجاه سال کار کردن با این ساز، احساس می کنم که اکنون زمان مسائدی است ت روشی را که تکمیل کرده ام در قالب کلمات بریزم.

در خلال این صفحات سعی کرده ام تا هر آنچه را که موضوعی اساسی در نوازندگی ویولن می دانم، ارائه دهم. امید وارم که این کتاب سودمند باشد و باعث تشویق هنر جویان به فراگیری این هنر شود وبه آنان کمک کند تا شادی درونی و رضایتی را که ساز ویلن برای من به ارمغان آورده است، تجربه کنند.. حرکت هایی که من چنان با دقت طبقه بندی کرده ام، نهایتا با یکدیگر آمیخته می شوند و یکدیگر را به شکلی می پوشانند که نه تنها با اصول تحلیلی (که به هر حال در این مرحله بی فایده اند) مقایرت خواهند داشت بلکه به نحو اجتناب ناپذیری با یک یا چند حرکت که با دقت تجویز کرده ایم، در تناقض خواهند بود. این فرایند، همچون فرآیند حضم غذا، تا حد زیادی به ویژگی های بدنی هر نوازنده ویولن بستگی دارد؛ بنابراین مربی باید همانند پزشک حاذقی بداند که چگونه این تمرین ها را با ویژگی های فیزیکی، روانی و معنوی هنر جویی که در مقابل دارد، سازگار کند.. تمرین های درس1باید بیشتر از سایر تمرین ها و به صورت روزانه انجام شوند.درس های 2و3 باید همراه با هم تمرین شوند، وهر روز مقداری از آنها، تا هنگامی که اصول اساسی کاملا فرا گرفته شوند. تمرن های پیشرفته تر درس های 4و5 نیز باید با هم توام باشند و همزمان، باید به دفعات به درس های 2و3 رجوع کرد تا روش اساسی بادید تازه تری آموخته شود. تمرین های درس 6 را می توان به تنهایی انجام داد و در صورت امکان سایر تمرین ها را نیز با آنها آمیخت. سرانجام در ضمیمه ی 1، تذکراتی در مورد چگونه تمرین کردن، همراه با یک رشته تمرین ها برای نوازندگان پیشرفته ارائه شده است. گاهی اوقات ممکن است تمرین ها و تحلیل ها خیلی خیلی نظریه پردازانه و خاص به نظر بیایند که کاربرد عمیق آنها در حرکات ریز و ظریف ناشی از احساسات درونی، انگشتان را به نوعی آنتن یا شاخک حسی تبدیل می کند. من قصد دارم با این روش حداکثر حساسیت را نسبت به ظریف ترین حرکات ایجاد، و مربی را راهنمایی کنم تا این گونه احساسات را در هنر جویش بیدار کند.(این کتاب بر اساس 6 فیلم آموزشی ناگشته شده است) بیشتر برای مربیان در نظر گرفته شده تا در راهنمایی نوآموزان به کار گیرند، وهنر جویان بزرگسال تر و پیشرفته تر نیز می توانند از آنها استفاده کنند.فیلم ها به مربیان کمک می کنند تا هنر جویان، حتی خردسال ترینشان را به پیشرفت تشویق کرده و روش های اساسی مرا به آنها نشان دهند. کلمات و تصاویر چاژی به این منظور ژدید آمده اند تا ژایه ی محکمی برای تئوری، متد و به کاربستن آن ایجاد شود و نیز متد با تمرین های اضافی مجهز شود و معیاری برای نظارت بر نکات جزئی فراهم آید، کاری که در زمان محدود فیلم ها میسر نبود. فیلم ها در مرحله ی تکمیل و تدوین برای شفاف تر شدن موضوع ، کوتاه شده اند که البته من مایل بودم چنین حذفهایی در آنها صورت بگیرد.. دو در در هفته-که میزان آن به مربی بستگی دارد- کافی به نظر می رسد. در این مرحله کودک، همانند هر نوآموزی، درس و مشق می گیرد و تکلیف پس می دهد. بنا به تجربیات من کودک در سن هشت یا نه سالگی می تواند توضیح و تفسیر مطالب فنی را به روشنی در یابد.. پرهیز از غذاهای ساخته شده از آرد تصفیه شده و شکر تصفیه شده، به ویژه شیرینی های مصنوعی، آن انرژی زا های موذی، غذا های زیانبار نیز تا حد امکان بکاهید.(مبانی طبی این توصیه ها را می توانید در کتاب«تغذیه و فساد فیزیکی»والتر دی پرایس بیابید و نیز برای مطالعه بیشتر کتاب«امراض ساخارین» تی .کلیو را توصیه می کنم). همچنین این نکته مهم را به خاطر داشته باشید که هرگز پرخوری نکنید، به خصوص پیش از نواختنبهداشت» نیز که در اینجا دور از ذهن به نظر می رسد، برای دستیابی به مهارت نوازندگی اهمیت خود را دارد، زیرا بهداشت ملازمی است که که به آن نیاز بسیار است، و پاکیزگی برانگیختن جریان خون به کمک اختلاف دما مثلا با آب سرد و گرم، مالش پوست با دستکش زبر، و حرکتهای ورزشی خاص و سایر فعالیتهای همراه با استراحت به صورت متناوب، علاوه بر تنظیم جریان خون در توازن عضلات نیز موثر است. این موارد نکات خوبی هستند که باید به خاطر سپرد. نواختن ویلن در عین توام بودن با ظرافت، به تاب و توان زیادی نیز احتیاج دارد.شنا کردن و حتی بازی تنیس سودمند است، مشروط بر آنکه شخص بتواند پس از آن کاملا استراحت کند و حساسیت و ظرافت نوازندگی ویلن را باز یابد و ضمنا-البته این نکته که می گویم واکنشی شخصی و فردی استو نمی توان آن را قانونی مطلق دانست- به هیچ وجه شخص را از مرکز وجودش به عنوان یک ویلنیست، از نظر بدنی یا ذهنی،بیگانه نسازد.. من معنویت را نوعی پل میان گذشته و آینده،وشخص و دنیای خارج می دانم.در موقع کار، شخص از تلاش خود و مجموع آموخته هایش مایه می گذارد تا در آینده به پاداشی دست یابد.هر قدر بیشتر و دقیق تر و هر چه کاملتر تلاش کند، اجر بیشتر و بزرگتری نصیب او خواهد شد. اگر نوعی هم عرضی میان خود و کل دنیا قائل شویم، می توانیم همان قدر از موسیقی که می نوازیم و از شنوندگانی که برایشان می نوازیم الهام بگیریم، که از خود می گیریم. به کلی تصور وجود یک موازنه و داد و ستد بین شخص و دنیا در زندگی، تصوری سودمند استکه اهمیت فضائلی چون وجدان، درستکاری و امانت داری را مورد تایید قرار می دهد. همنگامی که ما به تمرین ویلن مشغولیم، تنها هستیم. ما آنچه در خلال این ساعات تنهایی رخ می دهد، قطعا در آنچه روی صحنه در مقابل شنوندگان رخ می دهد، موثر است..ب این ترتیب همهی موانع نوازندگی از پیش پایش برداشته می شوند... علاوه بر آن، نوازنده ی ویلن باید درکی عقلائی و «احساسی» از کار موسیقی داشته باشد، تا سرانجام، در یک حالت فیض و الهام اجرای خوبی داشته باشد.. ویلن باید با حرکات سیال تمام بدن نوازنده یکی شود، در حالی که به نحو مشهودی به جریان گردش خون شخص و به نواسانات او، آونگی یا دایره ای، پاسخ می دهد. این جریان نباید در هیچ یک از مفاصل بدن یا در نقاط تماس با ویلن یا آرشه متوقف شود، باید آن را به سوی آخرین ماهیچه و مفصل انگشت هدایت کرد. باید آن ماهیچه و مفصل به نحوی تربیت شود که در تمام جهات حرکت کند و در حال حرکت کنترل شود، در حالی که خود نوازنده بایداز ان چشمه ی درونی تاثیر پذیرد که از نفس موسیقی و از عقاید و احساسات او سرچشمه می گیرد.... ویلن فعلی که در قرن هفدهم تکمیل شده است، در هندوستان به این صورت مورد استفاده قرار می گیرد که نوازنده چمباتمه روی زمین می نشیند، قاعدهی ویلن را روی دنده هایش قرار می دهد. مردم کولی نیز با خصوصیات بدوی و غریزی خود، ویلن را سازی خانگی می دانند که نیاز های وحشی، طبیعی و نوستالژیکشان را برآورد می کند.. در واقع، هم ویلن و هم آرشه، از تیر و کمان مشتق شده اند-که پس از رها شدن تیر از کمان وگسیل در مسیرش صدای پیتزیکاتو شنیده می شود. آرشه ی ویلن در گذر زمان تغییر شکل یافت و انعطاف پذیر تر شد و در آن رشته ای از یکصد تار موی اسب پرز دار کشیده شد تا بر سیم ها ساییده شود، اما اساس آن به عنوان یک طول انعطاف پذیر از چوب، همان است که بود. بدنه ی ویلن از یک جعبه ی تو خالی به عنوان تشدید کننده که البته مثل آرشه انعطاف پذیر نیست، اما قادر است ارتعاشات را به دام اندازد،تشدید کند و تداوم دهد- تا شکل فعلی آن تکامل یافت. رشته ای از چهار سیم که این ارتعاشات را ایجاد می کنند در آن تعبیه شد، به صورتی که ارتعاشات به کمک خرک به بدنه انتقال یابند..زیرا نوازنده موجودی مستقل است : هیچ دست بیگانه ای در ملک مطلق او اختیار ندارد، هیچ گوشی جز گوش او زیر وبم صدا را تعیین نخواهد کرد. او به تنهایی مخدوم و خادم است، و به محض اینکه آرشه اش ساز را لمس کند، چالشی شگفت انگیز آغاز می شود. در این چالش که بی وقفه ادامه می یابد، کسب پیروزی به تمامی بر عهده خود اوست. این ارتباط شگفت بین ویولن و نوازنده است که این ساز و خویشاوندان زهی آن را منحصر به فرد ساخته، با درک همین خصوصیت است که ویولنیست می تواند به هدفش نایل آید.در این راه هرگز اجازه ندارد که خسته شود، گرچه ممکن است بار ها با ناکامی ربرو شود؛ هرگز نباید از پا بیفتد، همچون ناخدای کشتی که بی پایانی افقها آگاه است، او باید با صبر و شکیبایی به مقصد برسد. ویولن در واقع بنیاد حقیقی فرهنگ موسیقی ماست که بدون آن هیچ یک از گروه های همنواز موسیقی مجلسی یا مجموعه و گنجینه سنفونیک وجود نداشت..


. شاید بسیار صعب اوصول بودن آن است که بر اعجازش می افزاید؛ جز برای کسی که برده وار ، داوطلبانه و از صمیم قلب خود را تسلیم این ساز کند، ویولن سر نافرمانی و لجبازی خواهد داشت ، نوار های چند گانه و دامنه نامتناهی لطافت خود را دریغ خواهد کرد، و شخص می ماند بایکی از آلات دوست داشتنی موسیقی، که رنجیده دل است و بلا استفاده.

 

برگرفته از: پیشگفتار کتاب شش درس ویولن یهودی منوهین_ترجمه ساسان گلفر_انتشارات آرویج

 


مشخصات مدیر وبلاگ
 
لیلا شهریاری[2]
 

به حرص ار شربتی خوردم، مگیر از من که بد کردم/بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا!


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
صفحات اختصاصی
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ