سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

88/12/1
10:24 ع

 

 

آیا می توانم خودم سازم را بخرم؟جایی می شناسید؟

پیشنهاد می کنم اگر می خواهید آموزشگاه بروید به استادتان بسپارید و اگر می خواهید نزد خودتان یاد بگیرید، به کسی بسپارید که با ساز آشنایی داشته باشد!

جایی را نمی شناسم!

آیا من می توانم نزد خودم ساز یاد بگیرم؟

پاسخ از شماست!

در زمانه ای که نه اینترنت، نه برنامه های یارانه ایِ رایانه ای،نه سازمان های فراوان ساخت و پخش موسیقی، نه تلویزیون و رادیو، نه یک دانه مجله ی موسیقی،نه کتابی و نه صنعت چاپی و نه...ای که اینک به آن گذشته می گوییم، موسیقیدانان برجسته ای به وجود آمده اند.دورترینی که می شناسم :کلودیو مونته وردی در دوره ی باروک که موسیقی را نزد خود فراگرفت.در دنیای امروز آسان تر نشده؟ این همه رسانه، همه این رسانه، رسانه این همه!

خواستن توانستن است!

اگر بخواهید، راهش را پیدا می کنید، پیش می روید، می توانید!

استاد خوبی برای من می شناسید؟

استاد خوب/میانه/عالی/بد همه جورش رو داریم.متاسفانه من نه تنها در تهران که در شهرستان ها هم نمایندگی فعال نمی شناسم.بنده خودم نزد خود یاد می گیرم.اما با نگاهی به دوره ای که دارای استاد بوده ام، برایتان چند ویژگی استادی می نویسم.

ویژگیهای یک استاد آرمانی از دید بنده!

متعادل باشند.

بردبار باشند.

بیشتر وقت کلاس را به نواختن خودشان نگذرانند.

به شیوه ی درستِ ایستادن، ساز دست گرفتن،آرشه دست گرفتن وکشیدن، تنفس، باری آن چه در کتاب 6درس ویولن یهودی منوهین آمده بسیار بها بدهند.

به ضرب زدن بسیار بها بدهند.

همواره سرایش موسیقی(سلفژ) را کار کنند.

اهل پژوهش باشند، دانششان به روز باشد.

روی هیچ سبکی تعصب نداشته باشند!

به آموزش درست شاگرد بسیار بها بدهند.

تئوری موسیقی ایرانی و جهانی روز را بسیار خوب و روشن برای شاگرد بگویند.

پیش از نام نویسی می تونید این ها رو از استادتون بپرسید، خیلی خوبه اگر آرمان هاتون رو با ما در میان بگذارید!

چگونه می توانم سازم را کوک کنم؟

هر چه بیفتد خرکش می زنند، وای به روزی که بیفتدخرک!

بستگی به خودتان دارد و اندازه ی بردباری و تیز بینی شما پیشنهاد می کنم:

بسیار دقت کنید وآرام پیش بروید.

باید مترو_تیونر به کار ببرید.

همواره چشم به خرک باشید هنگام چرخاندن گوشی با دست خرک را نگه دارید.

با بخش تیونرِ مترو_تیونر ببینیدهر سیم چه صدایی می دهد.

نمونه: فاصله تا نُت دلخواه را اندازه می گیریم، نمونه:سیم1/صدای دو می دهد/صدای می را می خواهیم/ بسیار آرام می آغازیم نم نمک بدون فشار زیاد روی سیم جلو می رویم، با هر بار چرخاندن گوشی یک مضراب بر سیم می زنیم و در تیونر می بینیم که روی چه نتی است و تا کجا مانده، به نت دلخواه که رسیدیم، صدای درست=چراغ سبز تیونر.

دوباره پیشنهاد می شود که بسیار آرام و با تیز بینی جلو بروید،آرام...

پاینده باشید!


86/8/18
2:27 ع

دوستی از خانواده ی ویولن سوال کرده بودند، امید که مطالب زیر راهگشایشان باشد.
ویولن ( Violin - Violine ( Geige )- Violon – Violine )
( انگلیسی – آلمانی – فرانسه – ایتالیا )

ویولن سازی تکنواز و همنواز می باشد و عضو مهم چه در ارکستر های کوچک و چه در ارکستر های بزرگ به شمار می رود. این ساز دارای چهار سیم است که برای نواختن روی شانه چپ قرار می گیرد و به کمک آرشه که در دست راست نوازنده است نواخته می شود.
کوک ویولن از زیرترین سیم به بمترین سیم :می – لا – ر – سل
بنابراین اصوات سیم‌های مجاور نسبت به‌یکدیگر فاصله پنجم درست را تشکیل می‌‌دهند
این کوک ، کوک استاندارد ویولن است که در تمام دنیا از آن استفاده می شود. اما استثناهایی هم وجود دارد . مثلا در موسیقی ایرانی در دستگاههای مختلف کوک ساز برای راحتی نواختن قطعات به صورت های می – لا – می – لا و یا می – لا – ر – فا دیز و یا می – لا – ر – لا و ... در می آید.کلید مورد استفاده برای نت نویسی این ساز کلید سل می باشد.وسعت صدای ویولن از سل ( دو خط زیر حامل پنج خطی با کلید سل ) تا می ( شش خط بالای همان حامل ) می‌باشد.
در این وسعت صدا ویولن قادر است تمام فواصل کروماتیک غربی و فواصل کروماتیک مخصوص موسیقی ایرانی ( ربع پرده ) و هر موسیقی دیگر را حاصل کند.

ویولن آلتو ( ویولا ) ( Viola – Bratsche – Viole – Viola )

این ساز که از نظر ساختمان و طرز قرار گرفتن شبیه ویولن می باشد بیشتر در همنوازی(یکی از اعضای مهم در همنوازی های کوچک و بزرگ «سمفونیک و نظایر آن» است) کاربرد دارد. ویولا به نام‌های آلتو و ویولن آلتو نیز نامیده می‌شود. یکی از تفاوت های آن با ویولن آن است که چند سانتی متر از ویولن بزرگتر می باشد. ویولا صدای منطقه متوسط سازهای این خانواده را می‌دهد: از ویولن بم‌تر و از ویولن‌سل زیرتر است.
کوک ویولا از زیرترین به بم ترین سیم :لا – ر – سل – دو
چهار سیم ویولا مانند ویولن با فاصله پنجم درست با هم کوک می‌شوند. زیرترین سیم نت لا با بسامد ۴۴۰ هرتز است که به فاصلهٔ ششم بزرگ بالای نت دوی وسط پیانو است. سیم‌های بعدی به ترتیب ر، سل، و دو کوک می‌شوند. نت‌هایی که آلتو اجرا می‌کند در کلید دوی خط سوم نوشته می‌شوند.
وسعت صدا در این ساز عبارت است از :
دو( دو اکتاو بمتر از دوی بین پنج خط حامل در کلید سل ) تا نت ر (دو اکتاو بالاتر از نت ر بین پنج خط حامل در کلید سل )
ویولنسل ( Violoncello – Violoncell – Violoncelle – Violoncello )
ویولنسل چنان بزرگتر از دو ساز آرشه ای قبلی است که نوازنده مجبور است آن را برای اجرا روی زمین، مابین پاهای خود تکیه دهد. در حالی که خود روی صندلی می نشیند. از این جهت در انتهای تحتانی ویولنسل میله ای آهنی نصب شده و نوک آن روی زمین قرار دارد ( که در غیر هنگام اجرا آنرا باز می کنند , یا می پیچند و داخل محفظه ساز ( بدن ساز ) قرار می دهند. ). صدای این ساز نیز بم تر از دو ساز قبلی است.
فواصل سیم های چهار گانه این ساز پنجم است و به ترتیب از زیر به بم به صورت زیر است :
لا – ر – سل – دو ( که البته یک اکتاو بم تر از ویولن آلتوهستند)کلید مورد استفاده برای این ساز کلید فای‌خط چهارم می باشد.(البته نت این ساز را در اصوات بم با کلیدفا خط چهارم, دراصوات وسط با کلید دوی خط چهارم و در اصوات زیر با کلید سل‌ می نویسند. )
وسعت صدای این ساز عبارت است از :نت دو ( سه اکتاو بم تر از نت دوی بین خط حامل با کلید سل ) تانت فا ( نت فا روی خط پنجم حامل با کلید سل ). این ساز یکی از ساز های مهم در همنوازی های کوچک و بزرگ به خصوص ارکسترهای زهی و ... است.
کنترباس ( Double Bass – Kontrabass –Contre-Bass - Contrabasso )
کنتر باس بزرگترین و بم ترین عضو گروه ساز های آرشه ای است و پایین ترین سطح زیر و بمی و کمترین وسعت صوتی را در بین ساز های زهی دارد که یا به وسیله آرشه، و یا توسط دست نواخته می‌شود. شکل ظاهر ی آن کمی با سه ساز قبلی تفاوت دارد و بزرگتر می باشد. طوری که نوازنده باید سر پا بایستد. از نظر طنین، صوتی قوی، پر، ضخیم و زنگدار دارد صدا و تن این ساز از گیتاربیس پرده‌بندی شده متمایز است و بیشتر به ویولون سل شبیه است. و به علت دشواری در اجرا به ندرت ملودی اجرا می کند. اما گهگاه در اجرای قسمتی از ملودی سهیم است.
امروزه این ساز در موسیقی کلاسیک غرب به عنوان یک ساززهی استاندارد شناخته شده‌است، و در ارکستر سمفونی‌های مدرن در کنار بقیه سازهای زهی کوچکتر استفاده می‌شود. علاوه بر این، کنترباس در دیگر سبک‌های موسیقی مانند جاز، بلوز و راک اند رول کاربرد دارد.
سیم‌های کنترباس با فاصلهٔ چهارم درست کوک می‌شوند:
از‌ زیرترین سیم به ترتیب سل، ر، لا و می. زیرترین سیم کنترباس سل کوک می‌شود که دو اکتاو و یک چهارم درست بم‌تر از نت دوی وسط پیانو است.‌‌نت‌های مخصوص کنترباس با کلید فای خط چهارم نوشته‌می‌شوند، و نوازنده باید هر نت را یک اکتاو (یا فاصلهٔ هشتم درست) بم‌تر از چیزی که نوشته شده فرض کند.
منابع :
کتاب سبز کانون/آموزش خلاقیت موسیقی/حامد امرایی
سایت ویکی پدیا : ویولا ، ویولن‌سل ، کنترباس
وبلاگ آموزش ویولن : توضیحاتی راجع به سازهای خانواده ویولن

86/7/11
11:46 ص

اضطراب در نوازندگی و راههای غلبه بر آن
ترجمه بهزاد جهانی


روانشناسان معتقدند که اضطراب از یک احساس شروع میشود و اگر این احساس,حاصل یک شناخت غیرمنطقی,موهوم و غیرواقعی باشد و خطری شما را تهدید نکند, پس شناخت شما غیرمنطقی است و باید بازسازی شود.
بنابراین ,نخستین اقدام,باید به دست آوردن شناخت جدید و درک واقعیت جدید باشد.
هر فرد موفق ,برای موفقیت خود ,اصول ,مرامنامه و معیارهایی دارد.
چنین فردی,آگاهانه ,هدف و انگیزه و چهارچوب های اساسی فعالیتش را ,حداقل ,نزد خود ,به روشنی بیان میکند.
هر چه این معیارها و مرامنامه,منطقی تر و عملی تر باشدو دارای تناقض و ابهام کمتری باشد
و با شخصیت آن فرد ,بیشتر تلفیق و ترکیب شده باشد ,او موفقیت بیشتری خواهد داشت.
اگر موسیقی ,نظام زیبایی ها و زیباشناسی صدا و صوت و سکوت است ,پس چه عواملی ,قطعه ای موسیقی را ,هنگام اجرای زنده ,زیباتر و هوش رباتر میکند؟
آیا چیزی غیر از وضع روحی نوازنده ,آرامش و تمرکز و خلسه و مکاشفه و از خود بی خودی او؟
برای نمونه ,فردی که با اهدافی کوچک ,مثلا خودنمایی ,هوس ,پیروی از مد ,جلب توجه ,مشهورشدن و از این قبیل اهداف ,به روی صحنه میرود ,اگر هم موفقیتی پیدا کند ,ولی مدت طولانی پایدار نخواهد ماند و دوام نخواهد آورد.
و یا فردی که انگیزه او خودشیفتگی ,خودبزرگ پنداری ,برتری طلبی ,رقابت ناسالم ,و یا تعریف و تمجیدهای غیرواقعی افراد خانواده در جلسات خانوادگی باشد باز هم دارای موفقیت بزرگ و طولانی نخواهد شد.
و یا کسی که در تنهایی ,خود را نابغه می پندارد ولی پشتکار و تلاش پندانی ندارد و به انتقادها بی توجه است,او هم قربانی شناخت نادرست خود از واقعیت و قربانی تضادهایی است که در مرامنامه و معیارهای او وجود دارد.
بنابراین ,شناخت واقعیتها و نداشتن تناقض در مرامنامه شخصی ,میتواند نخستین اقدام ,در مبارزه با اضطراب باشد.
اضطراب چیست؟
اضطراب ,ترس از پیش آمدن خطر و شرایط نامطئن و از دست دادن امنیت است.
هنگام اضطراب ,در اثر به هم خوردن تعادل اکسیژن و گاز کربنیک در خون,فرد دچار مشکل تنفسی میشود.
از نظر فیزیولوژیک ثابت شده که حتی فکر کردن به موضوع مضطرب کننده ,باعث ایجاد آثار جسمی اضطراب ,مانند تنگی نفس ,احساس خفگی ,افزایش تپش قلب ,تعریق و غیره میشود.

اضطراب از احساس بی امنیتی و بی اطمینانی, شروع میشود .
احساس قرار گرفتن در موقعیتی ناشناخته و مبهم.
روی این واژه دقت کنید:
در مورد بی امنیتی ,میتوان گفت ,هنگامی است که عاملی ,ایمنی و امنیت حیاتی شما را به خطر می اندازد و یا آن را مختل میکند.
بی اطمینانی یعنی به عملکرد نیرویی یا ابزاری ,اطمینان ندارید و مطمئن نیستید که در لحضه مناسب ,کارخود را درست انجام دهد.
قرار گرفتن در موقعیتی ناشناخته ,یعنی نیاز دارید که آن موقعیت را بشناسید ,به زمان و بررسی نیاز دارید.
مبهم ,یعنی در شناخت خود ,دودل و مردد هستید و درک روشن و مشخصی ندارید.
همه این موارد ,مربوط به شناخت شمااست.
همین شناخت است که آگر دچار تناقض باشد و به پرسشهای آن پاسخ درست و قانع کننده نداده باشید ,باعث همان احساس ناخوشایند و اضطراب شما میشود.
بنابراین,برطرف کردن موارد بی اطمینانی ,ابهام و تردیدها میتواند در بازسازی شناخت شما و ایجاد احساسی خوشایند ,اقدامی اساسی باشد.
تهیه فهرستی از مواردی که باید انجام دهید ,و پاسخ واقع بینانه شما به این پرسشها ,میتواند باعث اطمینان و احساس امنیت شما و در نتیجه رفع اضطراب شود.منبع : چگونه نوازنده خوبی باشیم (پاسکال بیانیک)

منبع : پایگاه خبری هنر ایران


86/5/29
10:39 ع

 
حفظ قطعه برای اجرا
 

همواره دیده شده است، نوازنده ای که قطعه مورد اجراء را به حافظه سپرده و سپس می نوازد از توانایی بیشتری در اجرای تکنیکی و همچنین بیان احساسات برخوردار است.

تجلّی احساسات نوازنده و نمایش قدرت تکنیکی نیازمند آرامش و دقت بالاست؛ طبیعی است در حالتی که او بخواهد دائمأ قطعه را از روی نت دنبال کند، نمی تواند به تمرکز لازم، صداگیری مطلوب و تمپوی صحیح دست یابد که هریک از این کاستی ها اجرایی ضعیف را به دنبال دارند.

نوازنده ای که قطعه را ازبَر دارد با قدرت بیشتری روی سن حضور می یابد. این مسئله خود باعث اعتماد مخاطب به تسلط نوازنده در اجراست، که تأثیر مثبت آن آرامش بیشتر نوازنده را به همراه دارد.

حال، چنانچه با این توضیحات لزوم حفظ کردن را احساس می کنید، از این به بعد در هنگام تمرینِ قطعه، به خاطر سپردن آن را نیز تمرین کنید. هر نوازنده با آموزش و یا به تجربه، روشی شخصی برای حفظ کردن قطعه را برای خود انتخاب می کند. در اینجا تنها به ذکر چند نکته بسیار مهم و تکمیلی بسنده می کنیم :

1- یکی از مواردی که در اجرای هر قطعه بسیار به یاری ذهن ما می آید؛ حفظ کردن موسیقی آن از روی یک اجرای ضبط شده می باشد. به خاطر داشتن موسیقی، باعث می شود بتوانیم از تمام قطعه کلّیتی صحیح در ذهن داشته باشیم. بنابراین سعی کنید بارها و بارها قطعه ای را که می خواهید اجرا کنید گوش کنید.

2- باید هر اثر را نه فقط از ابتدا، بلکه از هر میزان و یا جمله دلخواه، تا انتها، حفظ باشیم تا برای به خاطر آوردن یک بخش، نیازی به نواختن آن از اول قطعه نباشد. زیرا چنانچه در هنگام اجرای زنده یا ضبط اشتباهی پیش بیاید، برای جبران آن مجالی برای شروع از ابتدا نداریم.

3- فرض کنیم اکنون در وضعیتی هستید که احساس می کنید قطعه را به خوبی در حافظه دارید، بطوریکه می توانید بدون دیدن نت، آن را بطور کامل بنوازید. در این زمان باید به نکته مهمی توجه کنید : "میزان دقت ذهن در حفظ اثر" که این مسئله باید حتمأ کنترل ودقیقأ بررسی شود. احتمالأ شما هم تجربه کرده اید که بسیاری اوقات با اینکه فکر می کنیم تمام اجزای اتاق کار یا استراحت خود را در ذهن داریم، اگر بخواهیم با چشمان بسته اشیاء و جای آنها را بیاد بیاوریم، می بینیم که تصویر ذهنی ما با اتاق آشنایمان متفاوت است.

برای مطمئن شدن از کامل بودن قطعه حفظ شده باید بدین صورت عمل کنیم :

سعی می کنیم نت قطعه را (بدون بکار بردن ساز و بدون شنیدن قطعه) بطور کامل بنویسیم. منظور از کامل نوشتن این است که، قطعه را از ابتدای آن، به صورت "میزان به میزان" و با رعایت این نکات بنویسیم :

الف- مسائل تئوری (شامل مواردی نظیر ریتم یا ضرباهنگ های نت ها و میزان بندی آنها ، گام ها و علامتهای تغییر دهنده نت ها (دیز، بمل و بکارها) ، لگاتوها و دِتاشه ها، استکاتو ها و ...) برای مثال، در یک قطعه مانند کنسرتو ویولن چایکوفسکی، ویولن سولو، ازمیزان 20 بعد از مقدمه (moderato assai) تا میزان 37 دارای هشتاد علامت تغییر دهنده نت می باشد.

ب- نوانس ها ( شامل کرشندو ها، پیانو فورته ها، اکسان ها و ...)

با این روش می توانیم میزان تکمیل اثر را در ذهنمان چک کنیم و مواردی که نیاز به تمرین مجدد دارند را کاملأ شناسایی کنیم.

 

منبع: گفتگوی هارمونیک

 


  

86/4/25
1:43 ع

 

 دوستان! می توانید برای خرید کتاب شش درس ویولن فروشگاه رهام 

و  برای خرید کتاب شش درس ویولن همراه cdهایش  فروشگاه آلات موسیقی حیدری

را ببینید!

مایلم برای هر کسی که به این امر علاقه مند است، خواه مربی و خواه مبتدی، هنرجوی پیشرفته یا نوازنده، کلامی چند بگویم در مورد سازی که حدود پنجاه سال است آن را از نزدیک می شناسم،سازی که مطمئنا یکی از زیباترین ساخته ای دست بشر و یکی از دمدمی مزاج ترین آنهاست
هیچ ویولنی مثل ویولن دیگر نیست، هر یک مانند یک وجود بشری ویژه و منحصر به فرد است و پاسخ آن به سیم هایی که سیم هایش را لمس می کند، همچون پاسخ گروه های مختلف مردم به یک عقیده، با دیگری متفاوت است. در لگام زدن بر خلق و خوی او و تلون مزاج بی پایانش، در تسلط یافتن بر نواهایش از شیرین ترین نجوا ها تا جانانه ترین غریو هاست که تمام مهارت ویولن نوازی نهفته است. ویولن سازی است که با گذر زمان پیش رفته، هزاران ال پژوهش و اصلاح آن را از اصل کاربردی نوسان دادن یک زه کشیده در مقابل یک جعبه تو خالی، تا شکل فعلی تکامل داده است وجهه ی جهانی ویلن را می توان در سازگاری آن با فر هنگهای مختلف دید. از نوازندگان فیدل فلات هاردانگر در نروژ تا سرزمین کوهستانی اسکاتلند، از یهودی های شهر نشین بخش اوروپایی رو سیه تا فیدلر های ماهر کوهستان های آبی کارولینا، واکنون در مقیاسی وسیع از کشور ژاپن، ویلن جای خود را در هر سبکی بازکرده و می تواند نیازی را برآورده سازد. حال ببینیم که چه نیاز هایی برای تسلط بر سازی به نام ویلن وجود دارند.این ساز هیچ محل ثابت و ساکنی به عنوان تکیه گاه ندارد، و خود نوازنده نیز چنین وضعی دارد، جز در آن نقاطی که پایش زمین را لمس وبر آن تکیه می کند.دقت و سرعت، تنظیم فوری و برق آسای زیرائی، صدادهی و استروک، تغییر از حرکات بسیار کوچک و نامرئی درونی تا آرشه کشی وسیع با نوسانی مانند یک گلف باز، به درجه ای از مهارت نیاز دارد که حد و مرزی برای آن متصور نیست.

آیا من به صورت نابخردانه ای کنترل و مهار ساختن سازی چنین عنان گسیخته وچنین ظریف را همچون رام کردن مادیانی سرکش دشوار نمایانده ام؟ امید وارم چنین نباشد، زیرا هر چند ویلن نواختن حرفه ی بسیار پر زحمتی است، ولی خوب ویلن نواختن به هیچ وجه غیر ممکن نیست ودر واقع در آموزش دادن، فرا گرفتن و تسلط یافتن بر آن رضایتی عمیق و طولانی نهفته است
به اعتقاد من، برای آن که کسی به نحو مطلوب برای نایل شدن به این هدف ?مادهگردد، لازم استکه علاوه بر تمرکز بر نوازندگی، بذر تفکری در ذهن و دلش کاشته شود و عادات معینی در او به وجود آید تا در شرایط تندرستی فیزیکی پرورش یابد.میل دارم چند کلمه ای نیز در بارهی طرز تفکر اخلاقی و معنوی بگویم حتی واژه بدیهی است که رژیم غذایی نیز عاملی بسیار مهم است که با توجه به تفاوت بسیار زیاد متابلیسم و شیمی بدن افراد مختلف باید بر عهده خودشان گذاشته شود؛ اما من یک رژیم غذایی متعادل را توصیه می کنم، که در آن میوه و سبزی خام فراوان مصرف شود، وغذا های سرخ کرده در حد اقل باشد.سن ایده آل برای نوازندگی ویلن، سه با چهار سالگی است، در روسیه ویلن نواختن ازاین سن آغاز می شود و در ژاپن حتی زود تر از آن متونی که در پی می آیند، و با شش فیلم تکمیل می شوند،اگر چه این کتاب در شش درس تنظیم شده است، من توصه نمی کنم که هنر جو یا مربی،صفحه به صفحه مطابق فصل ها عمل کند،البته در نواختن ویلن، توقف در این نکته اشتباه خواهد بود؛ زیرا تکنیک صرفا وسیله ای است که بدون آن هر قدر هم تصور روشنی از موسیقی خود داشته باشید، در انتقال آن به دیگران ناتوان و بی یاور خواهید بود.یک نوازنده ی ویولن هرگز به حد نهایی کمال نمی رسد، اما من پس از پنجاه سال کار کردن با این ساز، احساس می کنم که اکنون زمان مسائدی است ت روشی را که تکمیل کرده ام در قالب کلمات بریزم.

در خلال این صفحات سعی کرده ام تا هر آنچه را که موضوعی اساسی در نوازندگی ویولن می دانم، ارائه دهم. امید وارم که این کتاب سودمند باشد و باعث تشویق هنر جویان به فراگیری این هنر شود وبه آنان کمک کند تا شادی درونی و رضایتی را که ساز ویلن برای من به ارمغان آورده است، تجربه کنند.. حرکت هایی که من چنان با دقت طبقه بندی کرده ام، نهایتا با یکدیگر آمیخته می شوند و یکدیگر را به شکلی می پوشانند که نه تنها با اصول تحلیلی (که به هر حال در این مرحله بی فایده اند) مقایرت خواهند داشت بلکه به نحو اجتناب ناپذیری با یک یا چند حرکت که با دقت تجویز کرده ایم، در تناقض خواهند بود. این فرایند، همچون فرآیند حضم غذا، تا حد زیادی به ویژگی های بدنی هر نوازنده ویولن بستگی دارد؛ بنابراین مربی باید همانند پزشک حاذقی بداند که چگونه این تمرین ها را با ویژگی های فیزیکی، روانی و معنوی هنر جویی که در مقابل دارد، سازگار کند.. تمرین های درس1باید بیشتر از سایر تمرین ها و به صورت روزانه انجام شوند.درس های 2و3 باید همراه با هم تمرین شوند، وهر روز مقداری از آنها، تا هنگامی که اصول اساسی کاملا فرا گرفته شوند. تمرن های پیشرفته تر درس های 4و5 نیز باید با هم توام باشند و همزمان، باید به دفعات به درس های 2و3 رجوع کرد تا روش اساسی بادید تازه تری آموخته شود. تمرین های درس 6 را می توان به تنهایی انجام داد و در صورت امکان سایر تمرین ها را نیز با آنها آمیخت. سرانجام در ضمیمه ی 1، تذکراتی در مورد چگونه تمرین کردن، همراه با یک رشته تمرین ها برای نوازندگان پیشرفته ارائه شده است. گاهی اوقات ممکن است تمرین ها و تحلیل ها خیلی خیلی نظریه پردازانه و خاص به نظر بیایند که کاربرد عمیق آنها در حرکات ریز و ظریف ناشی از احساسات درونی، انگشتان را به نوعی آنتن یا شاخک حسی تبدیل می کند. من قصد دارم با این روش حداکثر حساسیت را نسبت به ظریف ترین حرکات ایجاد، و مربی را راهنمایی کنم تا این گونه احساسات را در هنر جویش بیدار کند.(این کتاب بر اساس 6 فیلم آموزشی ناگشته شده است) بیشتر برای مربیان در نظر گرفته شده تا در راهنمایی نوآموزان به کار گیرند، وهنر جویان بزرگسال تر و پیشرفته تر نیز می توانند از آنها استفاده کنند.فیلم ها به مربیان کمک می کنند تا هنر جویان، حتی خردسال ترینشان را به پیشرفت تشویق کرده و روش های اساسی مرا به آنها نشان دهند. کلمات و تصاویر چاژی به این منظور ژدید آمده اند تا ژایه ی محکمی برای تئوری، متد و به کاربستن آن ایجاد شود و نیز متد با تمرین های اضافی مجهز شود و معیاری برای نظارت بر نکات جزئی فراهم آید، کاری که در زمان محدود فیلم ها میسر نبود. فیلم ها در مرحله ی تکمیل و تدوین برای شفاف تر شدن موضوع ، کوتاه شده اند که البته من مایل بودم چنین حذفهایی در آنها صورت بگیرد.. دو در در هفته-که میزان آن به مربی بستگی دارد- کافی به نظر می رسد. در این مرحله کودک، همانند هر نوآموزی، درس و مشق می گیرد و تکلیف پس می دهد. بنا به تجربیات من کودک در سن هشت یا نه سالگی می تواند توضیح و تفسیر مطالب فنی را به روشنی در یابد.. پرهیز از غذاهای ساخته شده از آرد تصفیه شده و شکر تصفیه شده، به ویژه شیرینی های مصنوعی، آن انرژی زا های موذی، غذا های زیانبار نیز تا حد امکان بکاهید.(مبانی طبی این توصیه ها را می توانید در کتاب«تغذیه و فساد فیزیکی»والتر دی پرایس بیابید و نیز برای مطالعه بیشتر کتاب«امراض ساخارین» تی .کلیو را توصیه می کنم). همچنین این نکته مهم را به خاطر داشته باشید که هرگز پرخوری نکنید، به خصوص پیش از نواختنبهداشت» نیز که در اینجا دور از ذهن به نظر می رسد، برای دستیابی به مهارت نوازندگی اهمیت خود را دارد، زیرا بهداشت ملازمی است که که به آن نیاز بسیار است، و پاکیزگی برانگیختن جریان خون به کمک اختلاف دما مثلا با آب سرد و گرم، مالش پوست با دستکش زبر، و حرکتهای ورزشی خاص و سایر فعالیتهای همراه با استراحت به صورت متناوب، علاوه بر تنظیم جریان خون در توازن عضلات نیز موثر است. این موارد نکات خوبی هستند که باید به خاطر سپرد. نواختن ویلن در عین توام بودن با ظرافت، به تاب و توان زیادی نیز احتیاج دارد.شنا کردن و حتی بازی تنیس سودمند است، مشروط بر آنکه شخص بتواند پس از آن کاملا استراحت کند و حساسیت و ظرافت نوازندگی ویلن را باز یابد و ضمنا-البته این نکته که می گویم واکنشی شخصی و فردی استو نمی توان آن را قانونی مطلق دانست- به هیچ وجه شخص را از مرکز وجودش به عنوان یک ویلنیست، از نظر بدنی یا ذهنی،بیگانه نسازد.. من معنویت را نوعی پل میان گذشته و آینده،وشخص و دنیای خارج می دانم.در موقع کار، شخص از تلاش خود و مجموع آموخته هایش مایه می گذارد تا در آینده به پاداشی دست یابد.هر قدر بیشتر و دقیق تر و هر چه کاملتر تلاش کند، اجر بیشتر و بزرگتری نصیب او خواهد شد. اگر نوعی هم عرضی میان خود و کل دنیا قائل شویم، می توانیم همان قدر از موسیقی که می نوازیم و از شنوندگانی که برایشان می نوازیم الهام بگیریم، که از خود می گیریم. به کلی تصور وجود یک موازنه و داد و ستد بین شخص و دنیا در زندگی، تصوری سودمند استکه اهمیت فضائلی چون وجدان، درستکاری و امانت داری را مورد تایید قرار می دهد. همنگامی که ما به تمرین ویلن مشغولیم، تنها هستیم. ما آنچه در خلال این ساعات تنهایی رخ می دهد، قطعا در آنچه روی صحنه در مقابل شنوندگان رخ می دهد، موثر است..ب این ترتیب همهی موانع نوازندگی از پیش پایش برداشته می شوند... علاوه بر آن، نوازنده ی ویلن باید درکی عقلائی و «احساسی» از کار موسیقی داشته باشد، تا سرانجام، در یک حالت فیض و الهام اجرای خوبی داشته باشد.. ویلن باید با حرکات سیال تمام بدن نوازنده یکی شود، در حالی که به نحو مشهودی به جریان گردش خون شخص و به نواسانات او، آونگی یا دایره ای، پاسخ می دهد. این جریان نباید در هیچ یک از مفاصل بدن یا در نقاط تماس با ویلن یا آرشه متوقف شود، باید آن را به سوی آخرین ماهیچه و مفصل انگشت هدایت کرد. باید آن ماهیچه و مفصل به نحوی تربیت شود که در تمام جهات حرکت کند و در حال حرکت کنترل شود، در حالی که خود نوازنده بایداز ان چشمه ی درونی تاثیر پذیرد که از نفس موسیقی و از عقاید و احساسات او سرچشمه می گیرد.... ویلن فعلی که در قرن هفدهم تکمیل شده است، در هندوستان به این صورت مورد استفاده قرار می گیرد که نوازنده چمباتمه روی زمین می نشیند، قاعدهی ویلن را روی دنده هایش قرار می دهد. مردم کولی نیز با خصوصیات بدوی و غریزی خود، ویلن را سازی خانگی می دانند که نیاز های وحشی، طبیعی و نوستالژیکشان را برآورد می کند.. در واقع، هم ویلن و هم آرشه، از تیر و کمان مشتق شده اند-که پس از رها شدن تیر از کمان وگسیل در مسیرش صدای پیتزیکاتو شنیده می شود. آرشه ی ویلن در گذر زمان تغییر شکل یافت و انعطاف پذیر تر شد و در آن رشته ای از یکصد تار موی اسب پرز دار کشیده شد تا بر سیم ها ساییده شود، اما اساس آن به عنوان یک طول انعطاف پذیر از چوب، همان است که بود. بدنه ی ویلن از یک جعبه ی تو خالی به عنوان تشدید کننده که البته مثل آرشه انعطاف پذیر نیست، اما قادر است ارتعاشات را به دام اندازد،تشدید کند و تداوم دهد- تا شکل فعلی آن تکامل یافت. رشته ای از چهار سیم که این ارتعاشات را ایجاد می کنند در آن تعبیه شد، به صورتی که ارتعاشات به کمک خرک به بدنه انتقال یابند..زیرا نوازنده موجودی مستقل است : هیچ دست بیگانه ای در ملک مطلق او اختیار ندارد، هیچ گوشی جز گوش او زیر وبم صدا را تعیین نخواهد کرد. او به تنهایی مخدوم و خادم است، و به محض اینکه آرشه اش ساز را لمس کند، چالشی شگفت انگیز آغاز می شود. در این چالش که بی وقفه ادامه می یابد، کسب پیروزی به تمامی بر عهده خود اوست. این ارتباط شگفت بین ویولن و نوازنده است که این ساز و خویشاوندان زهی آن را منحصر به فرد ساخته، با درک همین خصوصیت است که ویولنیست می تواند به هدفش نایل آید.در این راه هرگز اجازه ندارد که خسته شود، گرچه ممکن است بار ها با ناکامی ربرو شود؛ هرگز نباید از پا بیفتد، همچون ناخدای کشتی که بی پایانی افقها آگاه است، او باید با صبر و شکیبایی به مقصد برسد. ویولن در واقع بنیاد حقیقی فرهنگ موسیقی ماست که بدون آن هیچ یک از گروه های همنواز موسیقی مجلسی یا مجموعه و گنجینه سنفونیک وجود نداشت..


. شاید بسیار صعب اوصول بودن آن است که بر اعجازش می افزاید؛ جز برای کسی که برده وار ، داوطلبانه و از صمیم قلب خود را تسلیم این ساز کند، ویولن سر نافرمانی و لجبازی خواهد داشت ، نوار های چند گانه و دامنه نامتناهی لطافت خود را دریغ خواهد کرد، و شخص می ماند بایکی از آلات دوست داشتنی موسیقی، که رنجیده دل است و بلا استفاده.

 

برگرفته از: پیشگفتار کتاب شش درس ویولن یهودی منوهین_ترجمه ساسان گلفر_انتشارات آرویج

 


85/12/25
12:0 ص

ویولون از آغاز تا امروز


 سلطان سازهاست، از جعبه ای طنینی تشکیل شده که دسته ای بر آن محاط است.سطح رویین و زیرین این جعبه اندکی برآمدگی دارد.سیمهای آن در میان یک قطعه آبنوس که در پایین ساز قرار دارد و گوشیهایی که در بالای دسته سیمها دور خود می پیچد کشیده شده است.قطعه چوب سفت کمانی شکلی، مثل پلی، بر روی جعبه طنینی به صورت عمودی قرار دارد که سیمها را از سطح جعبه طنینی دور نگه می دارد. این قطعه چوب را «خرک(Chevelet)» می خوانند(به ایتالیایی آن را «پونتی چلو»، یعنی پل کوچک، می نامند) یکی از مهم ترین اجزاء ویولون قطعه چوب کوچک استوانه ای شکلی است که «روان(Ame)» ویولون نام دارد.


این قطعه چوب را در زیر خرک و میان سطح رویین و زیرین ویولون قرار می دهند تا مانع فرود آمدن سطح روئین باشد و در عین حال ارتعاشات جعبه طنینی را به سطح زیرین نیز می رساند.قرار دادن (روان) ویولون کار بسیار دقیقی است که خوبی و زیبایی صدای ویلن تا حد زیادی بدان بستگی دارد. بر روی سطح دسته، صفحه آبنوسی قرار دارد که نوازنده انگشتان دست چپ را، برای کوتاه ساختن سیم ها، بر روی آن قرار می دهد. آرشه ویولون که نوازنده با دست راست بر روی سیم ها می کشد و به حرکت در می آورد، سیم ها را به ارتعاش و در نتیجه به صدا در می آورد. آرشه قطعه چوبی است که با مقداری موی یال و دم اسب کشیده شده باشد. در ساختمان ویولون بیش از 80 جزء و قطعه مختلف به کار می رود. جنس سیمهای آن از روده گوسفند، نایلون یا فلز است. دور بم ترین سیم آن تار نقره ای نازک پیچیده است. در ساختمان آرشه نیز در حدود 150 تار یال و دم به کار می رود.«خرک» کمانی شکل ویولون طوری کار گذاشته می شود که آرشه نمی تواند با بیش از یک سیم تماس یابد و آن را به صدا در آورد، مگر اینکه آرشه را با فشار بیشتری فرود بیاورند؛ در این صورت می توان دو سیم را در عین حال مرتعش ساخت.


ویولونیست های مشهور ایرانی


ابوالحسن صبا، اسدالله ملک، علی تجویدی، حبیب الله بدیعی، پرویز یا حقی، حسین هنگ آفرین، رضا محجوبی، مهدی خالدی، همایون خرم،حسین کامکار، حسین یا حقی،دکتر مفخم پایان،ارسلان کامکار، سیاوش ظهیر الدینی،مازیار ظهیرالدینی و...


بشنوید نمونه ی صدای ساز رو


دانلود  گوشه ی مخالف از آلبوم نیاز پرویز  یا حقی


دانلود “The Four Seasons”, Op. 8: Concertoازآلبوم آثار ویوالدی برای ریلکسیشن



  

85/12/25
12:0 ص

توصیات استاد

آرشه ویولنتان را بردارید و با برچسب سفید آن را به چهار قسمت (البت تنها تاکید بر 4 قسمت نیست به دو قسمت و سه قسمت نیز باید تقسیمش نمایید) علامت گذاری کنید. همچنین ویولنتان(اینجا معیار اندازه گیری تقریبی است.شما باید حتما از مترو تیونر داران باشید!پس اندازه ها را با تیونر بگیرید!) را بردارید و یادتان باشد که فاصله میان می و فا نیم پرده است و سی ودو هم نیز!و باقی نت ها تمام پرده!

تیونر را روشن کرده جای گاه دقیق نت ها را با انگشت گذاشتن و مضراب زدن بیابید و علامت گذارده، سپس روی هر یک از این علامات بر چسب سفید یا سپیدی بچسبانید.

اگر هنوز قطعه ای از برچسب سفیدتان مانده، آن را درست در انتهای گریف الصاق بفرمایید تا از خطای دید و جولان آرشه اندر حریم گریف جلوگیری نماییده باشید.

این ساز گرام 4 سیم دارد.

به نام های :

می =E

لا = A

ر = D

سل = G

دستان نشانی

سیم اول : آزاد می _انگشت اول که درراس سیم جای میگیرد فا_انگشت دوم که روی خط اول طبق شکل‌جای می گیرد سل_انگشت سوم که روی خط دوم طبق شکل جای می گیرد لا_انگشت چهارم که روی خط سوم طبق شکل جای می گیرد سی نام دارد.

سیم دوم : آزاد لا_انگشت اول که روی خط اول طبق شکل جای میگیرد سی_ انگشت دوم که چسبیده به خط اول طبق شکل جای می گیرد دو_ انگشت سوم که روی خط دوم طبق شکل جای می گیرد ر_انگشت چهارم که روی خط سوم طبق شکل جای می گیرد می نام دارد.

سیم سوم : آزاد ر_انگشت اول که روی خط اول طبق شکل جای میگیرد می_ انگشت دوم که چسبیده به خط اول طبق شکل جای می گیرد فا_ انگشت سوم که روی خط دوم طبق شکل جای می گیرد سل_انگشت چهارم که روی خط سوم طبق شکل جای می گیرد لا نام دارد.

سیم چهارم : آزاد سل_انگشت اول که روی خط اول طبق شکل جای میگیرد لا_ انگشت دوم که چسبیده به خط دوم طبق شکل جای می گیرد سی_ انگشت سوم که روی خط دوم طبق شکل جای می گیرد دو_انگشت چهارم که روی خط سوم طبق شکل جای می گیرد ر نام دارد.

 حال که نیک آموختید انگشت گذاری را، شروع کنید به نواختن. آرام بنوازید و تنها روی یک سیم.حداکثر تلاشتان را در جهت زیاد بلند نشدن بازوی راست هنگام آرشه کشی مبذول بفرمایید.

پا ضرب

آرشه خط خطی شده تان را بردارید و به آرامی شرو ع به نوازش کنید،  چه نوازشی ؟ ساعتی درشت هیکل روبروتان باشد و16 ثانیه وقت برای خود در نظر بگیرید وسپس به هر قسمت آرشه 4 ثانیه اختصاص دهید.هم آرشه راست وهم آرشه چپ را تمرین کنید.این زما نرا می توانید تغییر دهید.همچنین تنها 4 قسمت آرشه را تمرین نکنید بلکه آن را به دو قسم تو سه قسمت نیز تقسیم بنمایید. ایست بنمایید! ایست بنمایید! پا ضرب فراموشمان شد، قبل از شروع آرشه کشی پای راستتان بالا باشد و با شرو ع آرشه کشی پایین بیاید و سپس تا به برچسب سفید یا سپید رسیدید پابزنید.مراقب بازوان خود باشید.همچنین دقت در درست گرفتن آرشه را سرلوحه ی زندگانی تان قرار دهید.

()
  
مشخصات مدیر وبلاگ
 
لیلا شهریاری[2]
 

به حرص ار شربتی خوردم، مگیر از من که بد کردم/بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا!


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
صفحات اختصاصی
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ