ولفگانگ آمادئوس موتزارت ( 1791-1756 )... این ها {تاریخ} تنها اعدادی است که در کتب تاریخ موسیقی به کار می آید ؛ موتزارت در 27 ژانویه 1756 در سالزبورگ اتریش به دنیا آمد؛ شاید غیبت فیزیکی او در 1791 رخ داده باشد اما حضور پاک و استوارش جاودانه است .
رومن رولان در مورد موتزارت می گوید : شاد بود و با این وصف روزگارهیچ کس سخت تر از زندگی او نبود. این زندگی پیکار بی وقفه ای برضد تنگدستی و بیماری بود . تنها مرگ در 35 سالگی به این پیکار بی پایان بود .
پس شادی او از کجا برمی خواست ؟
پیش از همه از ایمان بیدار و عاری از خرافات اما نیرومند و استوار او که شک نه تنها هیچ گزندی به آن نرساند بلکه حتی در آن راه نیز نیافت این ایمان آرام بی پیرایه و از شهوت و خیالپردازی پیراسته بود. ایمان می آورم زیرا حقیقت است credo quia verum به پدر محتضرش می نویسد :
من به خبرهای خوب امید می بندم هرچند همیشه عادت داشته ام که بدترین هر چیز را در نظر مجسم کنم چون مرگ هدف حقیقی و نهایی زندگی ماست از چند سال پیش چنان به این بهترین دوست حقیقی بشر خو گرفته ام که صورتش دیگر نه تنها برایم هیچ ترسناک نیست بلکه بسیار آرامش دهنده و تسلیت بخش است و من خدا را سپاس می گویم که این خوشبختی را به من بخشیده .... هیچ گاه نشده که به بستر بروم و نیندیشم که فردا ممکن است دیگر زنده نباشم و با این وصف هیچ یک از کسانی که مرا می شناسند نمی تواند بگوید که من در زندگی خود دلتنگ یا اندوهگین هستم . به پاس این سعادت خالق خودرا شکر می گزارم و از صمیم دل آن را برای همه آیندگان آرزومندم ( 4آوریل 1787)
اینها گفته های هنرمند جوانی است که نبوغ و بخشش الهی در عین جوانی از او عارفی سالک و پخته ساخته است و این نه تنها در گفته های او بلکه در اثار وی نیز مشهود است