سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

86/9/15
12:0 ص

موسیقی در دوره اسلامی

 

در دوره ی جاهلیت زندگانی عرب بسیار ساده و بی تکلف بود ولی پس از ظهور اسلام و فتح   ایران و سایر کشور ها و تشکیل دولت بزرگ اسلامی و آشنایی عرب ها به زندگانی پر تجمل پادشاهان قدیم ایران و روم بخصوص در دوره ی عباسی ها که خلافت ایرانی در لباس عربی جلوه کرد، خلفای عباسی به کلی خلافت را تبدیل به سلطنت کردند و برای خود درابنان و خادمان مخصوص انتخاب نمودند و در حرم خلیفه کنیزان زیبا روی از ملل مختلف گرد آمدند و خلفا اوقات فراغت را به عیش و نوش پرداختند و ثروت هنگفتی از اطاف ممالک اسلامی به مرکز خلافت آمد و این طرز زندگی خلفا طبعا اوضاع اجتماعی و ادبی و علمی را تغییر داد و در ترقی و پیشرفت صنعت موسیقی کمک موثری شد.از طرف دیگر وزرای خلفای عباسی که اغلب از خاندان ایرانی بودند از قبیل برامکه و برامکه و بنی سهل به احیای آداب و آدات ایرانی علاقه شدید داشتند و قدرت مادی و معنوی و ثروت و تجمل زندگانی آنها نیز برای پرورش اهل هنر  مشوق دیگری بود. خلاصه دیری نگذشت که بغداد که جایگاه خلیفه ی عباسی بود مرکز علمی و ادبی و محل اجتماعی ثروتمندان و اهل عیش و نوش گردیدو طبعا غزل سرایی و غناء و آواز خوش رونقی به سزا یافت و مطربان و خوانندگان و نوازندگان در اطراف خلیفه و وزراء و خانه های اعیان جمع شدند و به طوری که از کتاب اغانی بر می آید اوضاع خانه های بغداد و کنار جسر ورود دجله هنگام شب به صورتی حیرت انگیز در آمد و هر طرف صدای ساز و آ؛واز بلند شد و شعر و تغزل و رقص و سرایندگی و نوازندگی شیوع و انتشار غریبی یافت.

شک نیست که خلفای عباسی نخست به خوش گذرانی اشتیاقی نداشتند زیرا تازه روی کار آمده بودند و دشمنان زیاد داشتند و به واسطه ی جنگ ها ی پی در پی فرصت عیش و نوش نمی کردند.چنانچه عبدالله سفاح اول خلیفه ی عباسی و برادرش منصور (خلیفه دوم) با باده نوشی و عیش و نوش مخالف بودند و گویند سفاح حتی اوقات فراقت را در حرم به سر نمی برد. منصور روزی غوغائی شنید، پرسید چه خبر است. گفتند یکی از بندگان در میان کنیزان مشغول تنبور زدن است. منصور بر سر آن جمع رفت و همه از ترس او پراکنده شدند. آ‹گه منصور تنبور را از دست خادم گرفت و چنان بر سر او کوفت که شکست و خادم را به واسطه ارتکاب به این عمل فروخت تا دیگر روی او را نبیند.

مهدی خلیفه سوم عباسی هنر های زیبا از جمله موسیقی را دوست می داشت ولی نغمه ی نوازندگان و خوانندگان را از پشت پرده گوش می داد و پسرش ابراهیم عاشق این هنر بود و فن خوانندگی و طرب را در خانه فرا گرفت و آوازی خوش داشت و خود از سرایندگان معروف این دوره به شمار آمد. اهل صنعت هم چون خلیفه را بی رغبت ندیدند در تغزل و وصف می و معشوق و تحریص مردم به خوش گذرانی کوشش کردند.

در این موقع اشعار بشاربن برد (شاعر غزل سرای ایرانی) انتشار زیاد یافت و او بدون پروا مردم را به عیش و نوش و باده گساری دعوت می کرد تا آنجا که مردم از عفت کسان خود به هراس افتادند مهدی امر کرد که بشار حق غزل سرایی ندارد ولی او در خفا اشعاری می سرود و شیوه ی خود را ترک نکرد. عاقبت طرفداری بشار از افکار و عقاید ایرانی و علاقه ی او به طریقه ی شعوبیه و افراط او در فن تغزل و سوء استفاده از ذوق لطیف شعری خود بد گوءی از عرب ها که شیوه ی او و سایر طرفداران شعوبیه بود به ضرر او تمام شد و در سال 168 هجری به دست خلیفه ی عباسی کشته شد.

 


مشخصات مدیر وبلاگ
 
لیلا شهریاری[2]
 

به حرص ار شربتی خوردم، مگیر از من که بد کردم/بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا!


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
صفحات اختصاصی
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ