86/3/15
8:36 ع
سلام
تسلیت...
زنده تر از تو کسی نیست، چرا گریه کنیم ؟
مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم
هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید
ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم ؟
رفتنت آیینه آمدنت بود، ببخش
شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم
ما به جسم شهدا گریه نکردیم، مگر
می توانیم به جان شهدا گریه کنیم ؟
گوش جان باز به فتوای تو داریم، بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم ؟
ای تو با لهجه ی خرشید سراینده ما
ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم ؟
آسمانا ! همه ابریم گره خورده به هم
سر به دامان کدام عقده گشا گریه کنیم ؟
با غبانا ! ز تو و چشم تو آموخته ایم
که به جان تشنگی باغچه ها گریه کنیم
محمد علی بهمنی
به حرص ار شربتی خوردم، مگیر از من که بد کردم/بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا!