سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صفحه اصلی پیام‌رسان پارسی بلاگ پست الکترونیک درباره اوقات شرعی

86/3/21
10:27 ع

مرسی از نظراتتون... امروز روز تولد استاد ممشکاتیان هست.تبریک.درس امروز رو باید دانلود کنید که تئوری هستش و مقدمه ای برای درس جدید.

http://www.4shared.com/file/17889212/d4dbe40/iranianviolonist.html

تا این غزل شبیه غزل های من شود
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است


85/9/18
7:15 ع

میزانهای ساده(Simple Times)

اگر هر ضرب میزان به طور طبیعی قابل تقسیم به 2و4و8قسمت مساوی(دارای تقسیمات دو تایی) باشد ، آن میزان را ساده گویند.

میزان ها را با عدد کسری(Binary division)  به نام کسر میزان «این اعداد که روی هم نوشته می شوند در حقیقت عدد کسری نیستند و در کشور های ارو پایی و غیره آنها را به صورت دو، چهار- شش ، هشت و غیره تلفظ می کنند»مشخص می کنند.در میزان های ساده صورت کسر معرف تعداد ضرب است و مخرج کسر شکل ضرب را معلوم می کند.

مثلا کسر 2.4 معرف میزانی است دو ضربی که هر ضرب آن معادل یک نت سیاه است.

 

معمولا میزان های ساده را با این کسر ها معرفی می کنند:

 

میزان ساده دو تایی(دو ضربی)«Simple Dople Time»

میزان ساده سه تایی(سه ضربی)« Simple Triple Time»

میزان ساده چهار تایی(چهار ضربی)« Simple Quadruple Time»

میزان های ساده دیگری با کسر های دو به روی دو ،سه به روی دو ، چهار به روی دو یا دو به روی سیاه ، سه به روی سیاه  (که هر ضرب آن ها معادل با یک سفید است) و دو به روی هشت ،سه به روی هشت ، چهار به روی هشت یا دو به روی چنگ،سه به روی چنگ ،چهاربه روی چنگ (که هر ضرب آنها معادل با یک چنگ است) و غیره نیز در موسیقی به کار می روند که در میان آن ها میزان سه به روی هشت بیشتر متداول است.

 

میزانهای تر کیبی(Compound Times)

اگر هر ضرب میزان قابل تقسیم به 3 و6 و12 قسمت مساوی (دارای تقسیمات سه تایی«Ternary») باشد،آن میزان را ترکیبی گویند.

در میزانهای تر کیبی هر ضرب میزان ساده را با اضافه کردن یک نقطه(در سمت راست آن)به کار می برند تا نت مزبور بتواند به طور طبیعی به 3و6و12 قسمت مساوی شود.

معمول ترین میزانهای تر کیبی را با کسر های زیر نشان می دهند.

 

میزانهای 6به روی8 ،9به روی8 ، 12 بهروی 8 را به این شکل هم میتوان نوشت.((6به روی چنگ ،9به روی چنگ ، 12 به روی چنگ))


85/6/4
6:54 ع

میزان1

هر قطعه ی موسیقی از نظر زمان به قسمتهای مساوی تقسیم می شود،که هر یک از آن قسمت ها را میزان و خط قائمی را که آنها را از یکدیگر جدا میکند خط میزان گویند(Bar line).

هر میزان ممکن است از دو یا سه یا چهار قسمت مساوی تقسیم شود که آن قسمت ها را ضرب گویند.

معمول ترین میزان ها عبارتند از : میزان های دو ضربی، میزان های سه ضربی ، میزان های چهار ضربی .

 

دو خط سمت راست شکل بالا را که معمولا در آخر قطعات موسیقی کاربرد دارد، دولا خط پایان گویند؛واگر هر دو. خط آن باریک باشد،دولا خط گویند که جدا کننده ی قسمتهای مختلف یک قطعه موسیقی است.معمولا ضرب اول هر میزان قوی تر از سایر ضرب ها اجرا میشود و در نتیجه سایر ضرب ها ضعیف خواهند بود.2

 

و به همین ترتیب در تقسیمات هر ضرب(قوی یا ضعیف) قسمت اول قوی تر از دیگر قسمت ها محسوب میشود.

 

1.Bar به عبارت ساده تر:تقسیمات مساوی یک قطعه موسیقی را میزان گویند.که مجموعه ای است از نت ها و سکوت ها با ارزش های مختلف.

به طور کلی میزان ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد:میزانهای ساده و میزان های ترکیبی.

2. معمولا در میزانهای چهار ضربی ضرب سوم را نیمه قوی گویند.

چون اگر ضرب سوم نیز قوی باشد ممکن است با دو میزان دو ضربی اشتباه شود ، با توجه به اینکه اغلب وضع ساختمانی اجزاء متشکله ی دو میزان دو ضربی با یک میزان چهار ضربی متفاوت است.

 


85/5/19
11:53 ع

 

سکوتها

برابر کششهای مختلف صداها و به منظورجدا کردن صداها ا زیکدیگر علامتهائی برای سکوته با همان نام ها درموسیقی به کار میرود که عبارتند از:

سکوت گرد مضائف (با ارزشی معادل دو برابر گرد)،سکوت گرد، سکوت سفید، سکوت سیاه، سکوت چنگ، سکوت دو لا چنگ، سکوت سه لا چنگ، سکوت چهار لا چنگ.

 

 اگر در قطعه ای به دو میزان سکوت احتیاج باشد، مانند شکل زیر نوشته می شود.

 

واگر به چهار سکوت احتیاج باشد، مانند شکل زیر نوشته می شود.

 

سکوتهای طولانی را به وسیله ی مستطیلی افقی مشخص می کنند که بر روی آن عددی قرار دارد.

عدد مزبور معرف تعداد میزانهای سکوت دار است.

 

علامتهای دیگر کششها

چون هفت شکل نت ها و سکوتها برای تمام کششهای لازم در موسیقی کافی نیست،ازاین روی علامتهای دیگری نیز به کار می روند ، که عبارتند از : خط اتحاد ، نقطه ، دو نقطه

خط اتحاد(Bind)Tie

خطی است که در بالا یا پایین دو نت همنام و همصدا گذاره میشود و کشش آن دو نت را با یکدیگر متحد می کند1.

 

1.در موسیقی خط منحنی دیگری شبیه به خط اتحاد نیز به کار میرود که در بالا یا پایین دو یا چند نت غیر همنام و همصدا قرار میگیرد و صدای آنها را به یکدیگر متصل میکند که به آن خط اتصال (slur) می گویند.

در سازهای زهی( مانند ویلن و ویلنسل) نت های با خط اتصال را با یک آرشه و در ساز های بادی (مانند فلوت و قره نی) وآواز با یک نفس اجرا میکنند.

 

نقطه

هر گاه نقطه ای سمت راست نت یا سکوتی قرار گیرد ، نصف بر کشش آن نت یا سکوت اضافه میشود.

دو نقطه

هر گاه دو نقطه سمت راست نت یا سکوتی گذاشته شود ، نقطه ی اول به اندازه نصف و دوم به اندازه ی یک چهارم به ارزش کشش آن نت یا سکوت می افزاید.

 

اگر نقطه در بالا یا زیر نت قرار گیرد ، نصف ارزش زمانی آن نت اجرا شده و بقیه ی آن تبدیل به سکوت می شود.

 

این اجرا  .و علامت آن را مقطع(Staccato) می نامند.

 

اگر خط افقی کوتاهی در بالای نقطه ی بالا یا زیر نقطه ی پایین نت قرار گیرد و یا خط اتصالی بر روی چند نت( که بالای آنها نقطه دارد) قرار گیرد سه چهارم ارزش زمانی هر یک از نت ها اجرا و بقیه تبدیل به سکوت می شود.

 

این اجرا و علامتهای آن را نیمه مقطع(Mezzo staccato) می نامند.

 

اگر این علامت در بالا یا زیر نتی قرار گیردیک چهارم ارزش زمانی آن نت اجرا شده و بقیه آن تبدیل به سکوت می شود.

این اجرا و علامت آنرا بیش مقطع(Staccatissimo) می نامند.


85/5/10
3:4 ع

 

وزن1

منظور از وزن در موسیقی به کاربردن صدا ها و سکوتها با امتداد های گوناگون است که از نظر زمان با یکدیگر متناسب2 باشند.

 برای تعیین امتداد کششهای صداها هفت شکل در موسیقی به کار می رود،به این ترتیب :

نسبت امتداد های مذکور به یکدیگر را با این شکل می توان نشان داد:

به طوریکه ملاحظه می شود یک گرد معادل با 2 سفید یا 4 سیاه یا 8 چنگ یا16 دو لا چنگیا 32 سه لا چنگ یا64 چهار لا چنگ  است.

و یک سفید معادل با 2 سیاه یا 4 چنگ و ....است.

ارزش گرد بر حسب زمان قرار دادی است،یعنی ممکن است 2 یا 4 ثانیه یا کمتر یا بیشتر طول بکشد.

اگر نت گرد در یک قطعه ی موسیقی 4 ثانیه طول بکشد،نت سفید2 ثانیه ،نت سیاه 1 ثانیه و نت چنگ یک دوم ثانیه و نت دو لا چنگ یک چهارم و نت سه لا چنگ یک هشتم و نت چهار لا چنگ یک شانزدهم ثانیه طول خواهد کشید.

یادآوری : چنانچه چنگها و دو لا چنگ ها و غیره از یکی بیشتر باشند پرچم آنها معمولا با دسته های دو تایی و سه تائی یا چهار تائی (بنا به وضع میزانهای مختلف) به وسیله خطوط افقی یا مایل بع نام شاهین به هم متصل می شوند؛ ولی در موسیقی آوازی به منظور تطبیق با اجزاء (هجاهای) کلمات پرچم نت های چنگ و غیره به شکل منحنی و جدا از یکدیگر نوشته میشوند.

1.چند تعریف کلی مربوط به وزن :

الف) وزن -ایقاع- نوعی تناسب است.

ب) وزن نظم تناسبی است بین کشها.

ج) وزن ادراکی است که از تتابع منظم ضربه های قوی و ضعیف حاصل میشود.

د)وزن تناسبی است در زمان.

ه)عدم تساوی نت ها از نظر زمان وزن را به وجود می آورد.

و)  برتری دادن از نظر زمان و یا شدت و یا تیزی (acuite) به بعضی نت ها وزن را به وجود می آورد.ضربه های مساوی چنانچه بعضی قوی تر و برخی ضعیف تر باشند،نیز وزن را به وجود می آورند .

ز)وزن نیروئی است درونی که به توالی صداها (که دارای طول های مختلف زمانی هستند) مفهومی پویا(Dynamique) و بیانی (Expressif) می دهد.

2.تناسب کیفیتی است که از ایجاد وحدت در میان اجزاء گوناگون حاصل می شود.

3.در بعضی موارد نتی به شکل مستطیلبه کار می رود که گرد مضائف (Breve) نا میده میشود و ارزش آن دو برابر گرد است.

4.خط قائمی که به نت های سفید و سیاه وغیره متصل است ، دسته یا دنباله ی نت (Stem) وخطوط منحنی که به چنگ و دو لا چنگ و سه لا چنگ منفرد وصل میشوند، دم یا پرچم (Flag) نام دارند.

توضیح 1)چنانچه دو یا سه یا چند چنگ چنگ یا دو لا چنگ و غیره به منظور ایجاد یک گروه دو تایی یا سه تایی و غیره به هم متصل شوند پرچم آنها به وسیله خط یا خطوطی مستقیم به شکل افقی یا مورب (موازی با سر نت ها در می آید).این خطوط شاهین (Beam) نام دارند.

توضیح 2)چنانچه در نت های قدیمی چنین شکلی به چشم بخورد ، نامش پنج لا چنگ بوده و ارزش زمانی آن یک صدوبیست وهشتم گرد(نصف چهار لا چنگ است).


85/4/23
12:0 ص

خطوط اضافه

هر گاه نت ها از بالا و پایین حامل تجاوز کنند با استفاده از خطوط کوچک و موازی با حامل نوشته می شوند.

 

نام نت ها با خطوط اضافه در بالا و پایین حامل با کلید سل

 

یادآوری: اگر خطوط اضافه در بالای حامل بالاتر ازنت ها و در پایین حامل پایین تر از نت ها قرار گیرند،تغییری در نام و صدای آنها نخواهد داد؛بنابراین احتیاجی به وجود آنها نخواهد بود.

 

 

صدای انسان معمولا به شش طبقه تقسیم شده است که هر یک دارای گستره ای(Range)وکلیدی مخصوص به خود است:

سپرانوریا؛صدای زیر؛(Soprano)

متسو سوپرانو؛صدای متوسط؛( Mezzo soprano)

آلتو یا کنتر آلتو؛صدای بم؛( Contre alto)

 

تنُور؛صدای زیر؛( Tenor)

باریتُون؛صدای متوسط؛( Baritone)

باس؛صدای بَم؛( Basse)

 

نردبان موسیقیائی(Echelle musi)

مجموعه صداهائی را که معمولا در موسیقیمورد استفاده قرار می گیرد بر روی دو حامل (به فاصله یک خط) به نام حامل عومی (یازده خطی)با استفاده از تعدادی خطوط اضافه می نویسند.

این مجموعه را نردبان موسیقیائی میگویند.در نردبان موسیقیائی زیر صداهای محدود در پیانو نوشته شده،ولی نردبان حقیقی موسیقیاتئی از این مثال هم گستره ی بیشتری دارد.*

 

*گوش انسان قادر است صداهائی را که فرکانس آنها بین نت دو16هرتز(H.Z) (Do-2) (یک اکتاو بمتر از بمترین دوی پیانو) و نت می بمُل (Mib9) (حدود 20000هرتز) است بشنود.محل این صدا حدود دو اکتاو و یک سوم کوچک بالاتر از بالاترین دوی پیانو.

یادآوری: فیزیکدانان سطحهای مختلف صداها را با اعداد 1-2-3- و غیره به صورت دو اندیس یک (Do 1) و غیره مشخص میکنند ، وتعداد حرکتهای رفت و آمدی در سیم مرتعش را در ثانیه فرکانس یا بسامد مینامتد.مثلا نت (La 3) دارای فرکانس H.Z 440 است ، یعنی سیم مربوط به آن در هر ثانیه 440 بار حرکت رفت و آمدی دارد.


85/4/19
6:6 ع

تئوری موسیقی

 علمی است که ازقواعد واصطلاحات موسیقی گفتگومیکند.

 

تعریف موسیقی

 موسیقی هنربیان احساسات به وسیله صداهاست.

 مهمترین عوامل تشکیل دهنده موسیقی صدا ها و وزن ها هستند.صدا نتیجه «حرکت ارتعاشی» است که به وسیله گوش احساس می شود.صداهایی که دارای ارتعاشات نامنظم باشند ،صداهای غیرموسیقی وآنهایی که پردیودیک هستند وارتعاشات منظم دارند صداهای موسیقی نامیده می شوند.

 

نت

 نت علامتی است که به وسیله آن صداهای موسیقی نوشته و اجرا می شوند.

 

حامل(/The stave/staff)

 

پنج خط افقی و موازی با فواصل معین که نت ها را در رو یا میان خطوط آن می نویسند واز هم تشخیص می دهند،حامل گویند.خطوط حامل معمولا از پایین به بالا شمرده می شود.

  

به وسیله حامل یازده نت شناخته می شود؛به این ترتیب:

 

پنج نت در روی خطوط،چهار نت در میان خطوط و یک نت در بالا (چسبیده به خط پنجم) و یک نت در زیرحامل (چسبیده به خط اول) .

 

 

نام نت های موسیقی

 

نت هایی که در موسیقی به کار میروند ، هفت نام مختلف دارند:

 دو(اوت)،ر،می،فا،سل،لا،سی .

 

در انگلستان وآمریکا و آلمانAبه جای لا،Bبه جای سی،Cبه جای دو،Dبه جای ر،Eبه جای می،Fبه جای فا ، Gبه جای سل کاربرد دارد؛ با این تفاوت که در المان Bمعرف سی بمل وHمعرف سی است.

 

 کلید(Clef)

 

کلید علامتی است که سمت چپ حامل قرار دارد و نام وموقعیت صدای نت ها را تعیین می کند.

 

کلید هایی که در موسیقی به کار می روند عبارتند ا ز:

 

کلید سل(G clef)،کلید دو(C clef)، کلید فا(F clef)

 

 

کلید های یاد شده بر روی حاملی که دارای یازده خط است (وحامل عمومی نام دارد)موقعیتی مانند شکل 4 دارند. به عبارت دیگر هر کلید بر روی حامل ÷نج خطی واقع شده،ولی سطح خطوط حامل آن با سطح خطوط حامل کلید دیگر متفاوت است.مثلا خط اول حامل کلید سل شش خط بالاتر از سطح حامل کلید فا قرار دارد.

 

 

 

 

کلید سل معمول ترین کلید هاست و مبنایش خط دوم حامل پنج خطی (خط ششم حامل یازده خطی ) است.

با کلید سل نتی که در خط دوم حامل قرار دارد سل نامیده می شود و بقیه نت ها به نسبت نت مذبور شناخته میشوند.نت سازهایی مانند ویولون و فلوت و اُبوآ وقََرَنی و دیگر سازهائی که صدای زیر دارند با این کلید نوشته و اجرا می شود.

تصویر نام نت ها بر روی حامل با کلید سل.

 

کلید فای خط چهارم را کلید باس نیز می نامند و مورد استفاده سازهائی مانند:کنتر باس و ویُلُنسل و باسُون و غیره است.

کلید فای خط سوم کلید باریتُون و کلید دوی خط چهارم کلید کنتر آلتُو و مورد استفاده ساز هائی مانند ویُلُون آلتُو و ترُمبُون آلتُو است.کلید دوی خط دوم کلید متسوسُپرانو و کلید دوی خط اول کلید سُپرانو و کلید سُل کلیدآواز(Canto)نام دارد.

علت وجود کلید های مختلف در موسیقی جلوگیری از ازدیاد خطوط اضافه و در نتیجه سهولت در نت خوانی و اجرای قطعات است و ضمنا آشنائی کامل با آنها عمل«انتقال» نظری را بسیار آسان می کند.

 


مشخصات مدیر وبلاگ
 
لیلا شهریاری[2]
 

به حرص ار شربتی خوردم، مگیر از من که بد کردم/بیابان بود و تابستان و آب سرد و استسقا!


لوگوی وبلاگ
 

نویسندگان وبلاگ -گروهی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
خبر مایه
بایگانی
 
لینک‌های روزانه
 
صفحه‌های دیگر
دسته بندی موضوعی
 
صفحات اختصاصی
 
دوستان
 

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ